به گزارش سایت خبری مدآرا؛ چند ماه پیش کلیپی از شهر بالاکان آذربایجان که روی آن صداى اذان مهدی یراحی میکس شده بود، روی یوتیوب قرار می گیرد. اما از چند روز پیش، رسانه های مختلفى این کلیپ را به عنوان گرانادای اسپانیا پخش مى کنند که بعد از نیم قرن صدای اذان در مسجد این شهر پخش شده. این ویدیو با وجود این سؤتفاهم به شدت مورد استقبال قرار می گیرد و همه گیر میشود.
تا جایى که آن را حتى به “محمدطیب اردوغان” هم نشان می دهند و “فخرالدین آلتون” رییس مرکز ارتباطات نهاد ریاست جمهوری، از تماشای این ویدئو توسط اردوغان و تحت تاثیر قرار گرفتنش فیلم می گیرد و آن را توییت می کند.این ویدیو خیلی لایک و ریتوئیت مى شود و در هشتگ های ترکی اینستا حسابى دیده مى شود.
اما کاربرهایی متوجه می شوند که کلیپ مربوط به گرانادای اسپانیا نبوده و متعلق به آذربایجان است و اذان در آنجا خوانده نشده و “مهدی یراحى” آهنگساز و خواننده ى “ایرانی” این اذان را ساخته و خوانده است و به وفور برای تصحیح این خبر و کلیپ این ویدیو بازبخش مى شود و درباره اش توضیح می دهند.
جالب اینجاست که در میان کامنت ها بسیارى از افراد غیر ایرانى اذان مهدى یراحى را مى شناسند و به آن اشاره مى کنند.
در ماه رمضان دو سال قبل هم سیبل جان، خواننده زن مشهور ترک در پستی که برای کشورش دعا کرد، صداى اذان گفتن مهدى یراحى را در صفحه شخصى اش به اشتراک گذاشت.
همچنین اکانت رسمى اینستاگرام، سه سال قبل، ماه مبارک رمضان در کشورمان ایران را با صدای مهدی یراحی به دنیا نشان داد.
اگر در گوگل ترندز اسم مهدى یراحى را سرچ کنید، می بینید که اذان او طى یکسال گذشته به کرات در بسیارى از کشورهاى آسیایى همچون ازبکستان و… و البته بسیارى از کشورهاى اروپایى چون فرانسه و… مورد جستجوهام فراوان قرار گرفته و بسیار شنیده شده است.
قدرت فراگیری این اذان به قدرى ست که اگر کسى در بسیارى از شبکه های اجتماعی تیتر “زیباترین اذانی که در دنیا شنیده ام” را جستجو و پست را باز کند اذان “مهدی یراحى” شنیده می شود.
این که اثرى در حدو اندازه ى “اذان” با آن میزان از حساسیت، شش سال پیش توسط خواننده اى ایرانى خوانده مى شود که مى تواند با آن همه سابقه و خاطره اى که از گذشته تا هنوز توسط اذان هاى مختلفى که خوانده شده و در اذهان مردم دنیا از مسلمان و غیرمسلمان حک شده است، رقابت کند و چنان فراگیر و مشمول شود که در اقصى نقاط جهان هم شنیده شود، نه تنها ساده نیست بلکه نشان گر آن است که هنر اصیل از نمونه هاى تقلیدى و تکرارى اش قابل تفکیک است و آن چه ناب و حقیقیست بی ادعا و بدون جنجال و سروصداهاى متداول، راه خود را به سمت جهانى شدن باز مى کند.
همه اینها در حالى است که آقاى “یراحى” به دلیل ابراز نقد و نظرهاى اجتماعى در آثارش و پا فشارى بر روش و نگرش خود، طى یک سال و نیمِ گذشته دو بار از فعالیت هنرى منع شده و البته همچنان از سوى مقامات حق کار و فعالیت هنرى در سرزمینش “ایران” را ندارد.