به گزارش سایت خبری مدآرا؛ بهروز بهزادی، روزنامه نگار پیشکسوت در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در این رهگذر مطبوعات، کتاب، رادیو و تلویزیون، سینما و… در برزخ تصمیمگیری مدیران دولتی هر روز چون بت عیار به رنگی درآمدند. رادیو و تلویزیون از آغاز رقیبی نداشت ولی کتاب، مطبوعات، سینما و… که هنوز در اختیار بخش خصوصی بودند، رقیبان دولتی متنوع پیدا کردند که با بودجههای نفتی و یارانههای پیدا و پنهان به رقابت با خصوصیها پرداختند و هر گاه که توانستند، سازمانهای مشابه دولتی کنار بخش خصوصی ایجاد کردند. در این میان همین مدیران دولتی با فشار بر این بخش باعث شدند، کتاب و مطبوعات و سینما و… به تدریج لاغر و ناتوان شوند تا جایی که تبدیل به نهالهایی شوند که با هر تندبادی سر خم کنند. در این میان مطبوعات که رشته تحصیلی و کار من است و به همین جهت درباره آن مینویسم از آسیبهای سهمگین در امان نبود. در آغاز انقلاب چند موسسه مطبوعاتی که سابقهای داشتند، تعطیل یا دولتی شد، مطبوعات خصوصی تازهای شکل گرفتند، ولی اکثر آنان مثل غنچهای باز نشده پرپر شدند. بعد از جنگ فعالیت بخش خصوصی مطبوعات در دوره دوم دولت هاشمی رفسنجانی آغاز شد و در دولت اصلاحات به حد کمال رسید، ولی توقیفهای متعدد و فلهای که در تاریخ مطبوعات کشور به عنوان یک واقعه تلخ ماندنی شد در همین دوره شکل گرفت. در دولت مهرورز چیزی که دریغ شد مهر به مطبوعات خصوصی بود و شرایط به گونهای شد که روزنامهها از هر خبر و نظری که با استقبال و توجه مردم روبهرو شود خالی شدند، تیراژهایی که بر اثر ورود فضای مجازی آسیب دیده بودند، بیشتر و بیشتر پایین آمدند و در کنار آن بنیه اقتصادی مطبوعات بخش خصوصی بدتر و بدتر شد.
در دولت امید گرچه امیدی شکل گرفت ولی نگاه دولت همچنان به بخش دولتی باقی ماند. مطبوعات بخش خصوصی گرچه اندک یارانهای میگرفتند ولی یارانههای پنهان برای رسانههای دولتی و حکومتی بود.
و امروز که رسانههای کاغذی غریبانه هر یک چند صفحه اینترنتی منتشر میکنند و جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که برای جلوگیری از کرونا چاپخانه تعطیل میکند، زیانش نصیب رسانههای کاغذی بخش خصوصی میشود و در صورت ادامه این وضع این رسانهها با ضربههایی که از گران شدن کاغذ خوردهاند چون برگ خزان بر زمین میریزند و آنچه میماند رسانههای دولتی از نوع کاغذی و غیرکاغذی است که شیشه شیر «بودجه» دولتی یا حکومتی در دهان دارند. در این میان با خیل روزنامهنگارانی که قهرا بیکار میشوند چه باید کرد؟