به گزارش سایت خبری مدآرا؛ پژمان موسوی، روزنامه نگار و عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: تاکنون با خود فکر کردهاید اینهمه کانال خبری در تلگرام به چه کار میآید؟ چرا حجم اخبار دروغ، شایعه یا گمانهزنیهای غلط در فضای مجازی اینهمه زیاد است؟ اگر به این دو پرسش هم فکر نکرده باشید، حتما از بهاشتراکگذاشتن و چرخیدن اینهمه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کردهاید. میدانید چیست؟ اینها نه نشانی از آزادی بیان که دقیقا محصول شرایطی هستند که مطبوعات و رسانهها نمیتوانند با آزادی کامل به ایفای نقش حرفهای خود بپردازند.
روزنامهنگاران برای کلمات حرمت قائل هستند. آنها شرفِ قلم را میشناسند و به اعتبار رسانهای که در آن قلم میزنند تعهد دارند؛ برای روزنامهنگاران نهتنها «کلمه» که «آزادی» هم حرمت دارد: شاید ازهمینرو هم هست که آنها تلاش میکنند هیچگاه حرمت این هر دو را نشکنند و از «کلمه» و «آزادی» تنها در جهت خدمت به حقیقت بهره گیرند. روزنامهنگاران از روزی که قلم در دست میگیرند تا روزی که قلم را بر زمین میگذارند، به یکسری اصول اساسی پایبندند؛ همین اصول اساسی هم هست که به آنها اجازه نمیدهد دروغ را بهجای حقیقت و شایعه را بهجای خبر منتشر کنند و به اعتبار حرفهشان خدشهای وارد کنند. همه اینها اما یک پیششرط اساسی و مهم دارد: آزادی مطبوعات. این آزادی مطبوعات و رعایت الزامهای آن است که به روزنامهنگاران و رسانههایشان اعتبار میدهد و آنها را برای مخاطبان «مرجع» میکند. این آزادی مطبوعات است که کژیها را نشان داده، از اشتباهات و انحرافها گزارش تهیه کرده و جامعه را با واقعیتها روبهرو میکند؛ واقعیتهایی که تنها در صورت روبهروشدن میتوان از آن عبور کرد نه با انکارشان.
حال وضعیتی را فرض کنید که در آن روزنامهنگاران آزاد نباشند و رسانهها با محدودیتهای نوشته و نانوشته فراوانی روبهرو باشند؛ آیا فکر میکنید در چنین وضعی عطش جامعه برای کشف حقیقت کمرنگ میشود؟ دقیقا برعکس و همین هم هست که به رواج انواع شایعات، انتشار انواع دروغها و همهگیری این دروغها و شایعات دامن میزند و چه جایی بهتر از رسانههای بیتعهد مجازی برای ترویج این فضا. «فیکنیوزها» دقیقا حاصل فضایی هستند که در آن رسانههای حرفهای و متعهد نمیتوانند از الزامات آزادی مطبوعات برخوردار باشند و مجبورند به دام سانسور یا خودسانسوری بغلتند. اینجاست که فیکنیوزها با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاعرسانیِ کشورها را از آن خود میکنند. مخاطبانِ بیتقصیر هم طبیعی است رسانههایی را که به نظرشان از آزادی در گفتن و نوشتن محروماند رها کرده و به سراغ فضایی روند که حداقل در فرم، از آزادی رسانهای برخوردارند؛ و همین هم بهترین فرصت را در اختیار فیکنیوزها قرار میدهد که دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمهای از شایعه و خبر را با تحلیلهای مبتنیبر همان شایعات و دروغها، در اختیار مخاطبان قرار دهند.
آزادی مطبوعات برای روزنامهنگاران حرفهای یعنی تعهد به قلم، یعنی تعهد به مخاطب. روزنامهنگاران میدانند که حیات یک رسانه به مخاطبی است که هر روز دست در جیب میکند و روزنامه موردعلاقهاش را میخرد یا اشتراکش را در رسانه محبوب مجازیاش تمدید میکند و ازهمینرو هم هست که تمام تلاشش را میکند تا همچنان برای مخاطبش معتبر و مرجع باقی بماند؛ او به خوبی میداند که پیششرط اصلی اعتماد مخاطب هم تنها با رعایت یک اصل است که حفظ میشود: آزادی مطبوعات و تعهدی که آن آزادی به مخاطب میآورد. برای رسانه بیتعهد مجازی اما آزادی مطبوعات یک دشمن تمامعیار است، چراکه حیات فیکنیوزها نه در تکثر که در محدودیت رسانهای است، نه در آزادی که در ممنوعیت رسانهای است. آنها به خوبی میدانند اگر آزادی مطبوعات باشد و اگر روزنامهنگاران آزاد باشند، کسی دیگر سراغی از آنها نمیگیرد و تنها در محدودیت است که آنها مورد توجه قرار میگیرند و میتوانند به فضاسازی رسانهای مشغول شوند. ازهمینرو هم هست که هرچه رسانهها در جامعهای آزادتر باشند، کمتر میتوان در آن جامعه سراغی از دروغ و شایعه گرفت و برعکس هرچه رسانهها و روزنامهنگاران در جامعهای آزادی رسانهای کمتری داشته باشند، آشفتگی رسانهای در آن کشور موج میزند. کاش جملگی به این درک برسیم که آزادی مطبوعات یک فرصت استثنائی برای هر کشوری است که به آن احترام میگذارد و به اصولش پایبند میماند.
- منبع خبر : روزنامه شرق