به گزارش سایت خبری مدآرا؛ بهعنوان سوال اول کمی درخصوص پروسه تولید سه فصل بچه مهندس بگویید. آیا این درست است که وقتی فصل یک «بچه مهندس» را میساختید، بنای ساخت فصل دوم و سوم را هم داشتید؟
نه، قرار ما این بود که سریالی ۴۵ قسمتی ساخته شود و از ابتدا تا انتها پخش شود. درواقع داستان درباره جوان موفقی بود که زندگی او را میدیدیم و اینکه بخشهای کودکی و نوجوانیاش را بهصورت فلاشبک در سریال میدیدیم. چون فیلمنامه آماده نبود، تصمیم گرفتیم ابتدا بخشهای فلاشبک را که دوره کودکی جواد جوادی بود، ضبط کنیم. بعد از ساخت همین قسمتها دیدیم، کار جذاب و دلنشین شده و ظرفیت یک فصل مستقل را دارد و همین شد فصل اول «بچه مهندس». داستان چون بهصورت خطی پیش میرفت برای فصل دوم قسمت نوجوانی را آماده کردیم و بخش سوم هم سراغ دوره جوانی «بچهمهندس» رفتیم. در کل، سه بخش حدودا ۳۵ قسمتی شد.
شخصیت جواد جوادی قرار است بهعنوان یک جوان انقلابی مومن مطرح شود و آنچه باید باشد، یا آن چیزی که هست را تصویر کردید.
اولا جواد جوادی که بود، همان چیزی است که شما دیدید. قرار است که باشد برای آینده است که ما ندیدیم. جواد جوادی شخصیتی بود که آنقدر شکست میخورد و سختی میکشد که به یک بلوغی میرسد. برای طراحی این شخصیت سعی کردیم براساس یک هدفگذاری پیش برویم. از ابتدای کار این هدف را داشتیم که تصویری از عزت و غرور ملی ارائه کنیم، ولی مسیر پیشرو، هنوز روشن نبود، چون فیلمنامه نداشتیم و قصه فصل اول را داشتیم و بهمرور حین تولید مشغول نگارش فیلمنامه هم شدیم. میدانستیم به کجا قرار است برسیم، ولی اینکه چگونه قرار است به این نقطه برسیم حین کار شکل گرفت و کشف و شهودی بود که در مسیر تولید اتفاق افتاد.
یکی از نقدهایی که درمورد سریال مطرح میشود، مربوط به شخصیت جواد جوادی است که چرا هیچ خبط و خطایی از این شخصیت نمیبینیم. یک معلم است برای بچهها، یک مربی برای دوستانش و در یک کلام، یک قهرمان بیایراد.
البته بگویم جواد جوادی در حین داستان، هم دچار لغزشهایی شد، اما عامل اصلی موفقیتش شخصیت مامان صدیقه و بابا اسماعیل بود که از کودکی مراقب و نگرانش بودند و هدایتش میکردند. طبعیتا سابقه مثبت و مثبتاندیشیاش غلبه میکرد بر اشتباهاتش. ولی همین جواد جوادی را میبینیم که عشق چشمانش را کور کرده بود و امکان داشت تصمیم نادرستی بگیرد، ولی از جایی به خودش میآمد و بیدار شد و مسیر نهاییاش را انتخاب کرد. جوادجوادی معصوم نبود، ولی بهعنوان نمایندهای از جوانهای صادق، پرشور، باانگیزه بود. ما سعی کردیم چنین شخصیتی را طراحی کنیم تا برای تماشاگران جذاب و دلنشین باشد.
در فضای مجازی واکنشهای جنجالی در نسبت با دو فصل قبل از سریال رخ داده که مورد اخیرش، پخش موسیقی پایانی سریال است. ادعا میشود که موسیقی تیتراژ آخرین قسمت سریال، همخوانی یک خواننده لسآنجلسی را دارد و جنجال دیگر هم درمورد خواستگاری یک خانم از پسر جوان بود که در قسمتهای میانی سریال شاهدش بودیم. درمورد این دو جنجال هم توضیح میدهید؟
در مورد جنجال اخیر، بهطور دقیق از خوانندهاش مطلع نیستم. این ترانه مشهورملی حماسی ماست که نخستین اجرای آن متعلق به استاد بنان است و سابقه تاریخی سروده شدن آن را هم میدانید. اگر بنا به نظر خودم بود دوست داشتم که سرود «ای ایران» استاد بنان را پخش میکردم، چون خیلی خاطرهانگیز بود، اما چون تلویزیون مایل نبود اجرای این سرود توسط یک خواننده باشد؛ درنهایت تصمیم بر همین نسخهای شد که از تلویزیون پخش شد که البته هیچخوانندهای ندارد و بیشتر همخوانی این سرود، مد نظر ما بود.
نسخه تیتراژ پایانی سریال را صداوسیما انتخاب کرده بود؟
نه، این نسخهای که پخش شد انتخاب خودم بود، ولی بیشتر همخوانی سرود مدنظر ما بود و هیچاطلاعی از متن اصلی این نسخه نداشتیم و فکر نمیکنم که مخاطبان هم متوجه صدای تکخوانی خواننده باشند.
در مورد خواستگاری یک خانم از پسر دانشجو هم توضیح میدهید؟
فارغ از همه حواشیای که برای این سکانس ایجاد شد؛ سوال من این است که آیا این مساله در جامعه ما وجود دارد یا نه؟
بله، وجود دارد. اما نسبت و اندازه آن چقدر است که بخواهیم در سریال نشان دهیم؟
کار من درصدگیری در فضای جامعه نیست، بلکه این است که بگویم این مساله در جامعه ما وجود دارد و نمیشود آن را کتمانش کرد و من هم آن را در بخشی از سریال گذاشتم.
بچه مهندس ۴ داریم؟
در حال حاضر صداوسیما و مردم علاقهمند هستند داستان «بچه مهندس» ادامه داشته باشد، ولی تا زمانی که بنده و تهیهکننده به طرح و داستان قدرتمندی نرسیم که مطمئن شویم بهتر از بچه مهندسهای قبلی است سراغ «بچه مهندس ۴» نمیرویم. اگر یک ایده درجه یک داشتیم، با تمام میل سراغ ادامه داستان بچه مهندس میرویم.