به گزارش سایت خبری مدارا؛ «کاری کنید که در انتخابات یک احمدینژاد ظهور نکند». این جمله که در راستای تاکید بر ضرورت مشارکت فعال اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو بیان شده، شبیه مواضع کارگزاران است اما مهدی کروبی، دبیرکل محصور حزب اعتماد ملی گفته است. البته به روایت محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی که چندی قبل به اتفاق غلامحسین کرباسچی دبیرکل این حزب به دیدار کروبی رفته بود.
او در روایت خود از این دیدار نوشته است: «کروبی تعجب میکرد که چرا هنگامی که در انتخابات مجلس یازدهم از ضرورت مشارکت اصلاحات در انتخابات حرف میزد و پیام میداد، پیامهای تند و تلخی از سوی اصلاحطلبان به او مخابره میشد و میپرسید مگر اصلاحطلبی جز تلاش برای اصلاح امور از طریق انتخابات است؟ … همچنان از رای به حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ دفاع میکند و معتقد است در سال ۱۴۰۰ هم باید کاری کرد که یک احمدینژاد دیگر ظهور نکند. … کروبی بر همین مبناست که به اصلاحطلبان توصیه میکند نامزدی انتخاب کنند که هم بتواند رای ملت را به دست آورد و هم با حاکمیت کار کند».
اینطور که محمد قوچانی نوشته شیخ اصلاحات تاکید بر مشارکت دارد ولو به بهای آنکه اصلاحطلبان در انتخاب نامزد مورد نظر خود ناگزیر به عقبنشینی شوند و فردی را معرفی کنند که میتواند با حاکمیت کار کند. اینکه کدام یک از گزینههای احتمالی اصلاحطلبان چنین شاخصهای دارد و در عین حال میتواند مورد اجماع احزاب مختلف اصلاحطلب قرار بگیرد، بحث مفصل و دیگری است. نکته اصلی اما وضعیت بدنه و سرمایه اجتمای اصلاحطلبان است که نابود شده و برخی از سیاسیون در این جریان حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند.
اگر امروز مهدی کروبی از اینکه در زمستان ۹۸ توصیههایش مبنی بر مشارکت در انتخابات با برخوردهای تند مواجه شده، متعجب است به خاطر همین وضعیت است که قطعا با خود را به خواب زدن و ندیدن حل نخواهد شد.
مردمی که یک روز به اشاره سید محمد خاتمی پای صندوق آمده و به تمامی فهرست رای میدادند در دو، سه سال گذشته آنقدر از سیاسیون در این این جریان دلسرد و مایوس شدهاند که باورش سخت است با هشدارهایی از جنس آنکه شاید مشابه احمدینژاد روی کار بیاید، به انتخابات و نتیجه آن دل ببندند. منظور این نیست که مردم به صندوق رای اعتقاد ندارد که اگر نداشتند بعد از آن ۸۸ از یاد نرفتنی به میدان نیامده و روحانی را رئیس جمهور نمیکردند. مردم امروز به اصلاحطلبان اعتماد و اعتقاد ندارند. دلیلش عملکرد دولت روحانی است، بیثمری مجلس دهم است، سیاسیکاری شورای شهر تهران است، سکوت خاتمی و دیگران در بزنگاههای سیاسی است و در نتیجه همه اینها سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آب ریختهای است که به این سادگیها جمع نخواهد شد.
برخی از سیاسیون در این جریان مثل صادق زیباکلام این واقعیت را پذیرفته و اعتراف میکنند که اگر خود سیدمحمد خاتمی هم کاندید شود، آن ۲۴ میلیون دیگر پای صندوق نمیآیند. برخی دیگر از آقایان اما همچنان میل باور ندارد. مثلا ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس در دوره ششم میگوید: «به هر صورت بخشی از مردم در هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنند و آن را نادیده نمیگیرند. این هم به اصلاحطلب و اصولگرا ربط ندارد.»
وی تاکید کرد: « این درست نیست که انتخابات را رها کرده و بیتفاوت باشیم تا هر کسی خواست، رئیس جمهور شود. به هرصورت باید دید که چه کسی از اصلاحطلبان تایید صلاحیت میشود و رای آوری دارد تا روی او سرمایهگذاری کنیم. حالا یا برنده میشود یا میبازد. این دیگر معلوم نیست. آقای خاتمی وقتی در دوره اول کاندید شد اصولگراها جدی نمیکردند اما او حدود ۲۰ میلیون رای آورد. لذا نمیتوان از حالا پیشبینی کرد که مردم در این انتخابات شرکت نمیکنند یا اصلاحطلبان رای نمیآورند».
قوامی افزود: «درست است که پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب دیده اما یکی از فاکتورهای آن ترامپ بود که اگر رئیس جمهور نشده بود و برجام را بهم نمیزد اوضاع کشور و مردم بهتر از این بود و در نتیجه وضعیت اصلاحطلبان نیز بهتر بود.» وی در پاسخ به اینکه اگر اصلاحطلبان کاندیداهای اصلی خود را به خاطر ردصلاحیتها از دست بدهند، خطر ظهور امثال احمدینژاد چقدر جدی است؟ و توصیههایی مثل توصیه آقای کروبی چقدر موثر خواهد بود،گفت: «البته من این را از خود آقای کروبی نشنیدهام و مطمئن نیستم که گفته باشند. ممکن است که به ایشان نسبت داده باشند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: «وقتی اصولگرایان پیروز شوند احمدینژاد و دیگری فرقی ندارد. سر و ته یک کرباس هستند». افرادی مثل قوامی در جبهه اصلاحطلبی کم نیستند و گمان میکنند که اصلاحطلبی با قدر اصلاح زنده میشود. درستی یا نادرستی این تصور نیز تا چند ماه دیگر و بعد از مشاهده رویه آنان در انتخابات و البته نتیجه آن مشخص خواهد شد.