به گزارش گروه سیاسی سایت خبری مدارا؛ انتخابات یکی از مظاهر اصلی تجلی حکومت مردم و تحقق خواست و اراده آنهاست؛ در کشور ما نیز به عنوان یک کشور مردمسالار دینی، هر دو سال یکبار انتخابات برگزار میشود و مردم این فرصت را دارند که خواست و اراده خود را غالب کنند و تحقق بخشند.
برخلاف تصور رایج و عمدتا حقنه شدن از سوی جریانهای اپوزیسیون و برانداز، چشمپوشی از حق انتخاب کردن در فرآیند انتخابات، یک واکنش منفی و یک مقاومت مدنی معطوف به هدف محسوب نمیشود بلکه یک واگرایی – نه سیاسی، که اجتماعی – است که دارای تالی فاسد و تبعات مضّر و آسیبزاست؛ یکی از این آسیبها، روی کارآمدن عناصر تندرو و رادیکال است که منافع جناح و باند سیاسی خود را به مصالح ملی و عمومی ارجحیت میدهند و نگاهی متصلبانه و انسدادی به امور اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی دارند.
بنا بر یک تعریف رایج و متداول، در یک سیستم سیاسی، کنشی تحت عنوان عدم مشارکت در انتخابات وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، مردم در انتخابات یا به شخص مورد نظر خود رای میدهند و یا با رای ندادن، فرصت را برای عناصر ضدمردمی و رادیکال فراهم میآورند تا آنها پلههای قدرت و بعضا ثروت را در راستای منافع باند سیاسی خود اکتساب کنند.
تحقق «کارآمدی» یکی دیگر از مزایای انتخابات است؛ مردمی که با رأی ندادن و عدم شرکت در انتخابات، تصور میکنند میتوانند در مقابل ناکارآمدی دستگاهها و نهادهای کشوربایستند، سخت در اشتباهند؛ چرا که با این کارشان به معضل ناکارآمدی در کشور دامن می زنند. کارآمدی تا آنجا در مسئله مدیریت کشور اهمیت دارد که میتواند شاخصه اصلی برای مشروعیت داشتن یا مشروعیت نداشتن کارگزاران در نظام اسلامی قرار گیرد؛ کما اینکه رهبر انقلاب میفرمایند: «مشروعیت همه ما بسته به انجام وظیفه و کارآیی در انجام وظیفه است. بنده روی این اصرار و تکیه دارم که بر روی کارآییها و کارآمدی مسئولان طبق همان ضوابطی که قوانین ما متخذ از شرع و قانون اساسی است، بایست تکیه شود. هر جا کارآمدی نباشد، مشروعیت از بین خواهد رفت».
از سویی دیگر، برگزاری انتخابات مشارکتآمیز و رقابتی، احساس مسئولیت دولت روی کارآمده را در مقابل خواستهای جامعه و مردم افزایش میدهد. بنابراین دولتی که بواسطه مشارکت پایین مردم روی کارآید طبعا احساس مسئولیتی نیز در قبال مشکلات مردم نخواهد داشت و کارگزاران چنین دولتی وقتی با مطالبات مردم مواجه شوند، احتمالا به آنها این پاسخ را دهند: «مگر شما در انتخابات رأی دادید که حالا طلبکارید؟!»
باید توجه داشت که یکی از کارکردهای انتخابات، گردش نخبگان است؛ اگر انتخابات نباشد و یا مردم به امر انتخابات بیتوجه باشند، آنگاه قدرت در ید یک عده محدود و یک باند خاص قبضه خواهد ماند و جوانان تحصیلکرده و نخبگان جامعه نسبت به تعالی و پیشرفت و عدم دستیابی به جایگاههای مدیریتی که شایسته آنهاست، دچار یأس و سرخوردگی میشوند. به عبارت دیگر، مشارکت مردم در انتخابات زمینههای لازم برای چرخش نخبگان و دگرگونی در بخشهایی از گروه حاکمه را به طور مستمر فراهم میکند. در یک نظام مردمسالار قدرت در چرخش است و به طور مداوم دست به دست شده و هیچ کس برای همیشه از دستیابی به قدرت محروم نمیشود و همین امر سرمایه اجتماعی و امید مردم و جوانان را به آینده تقویت میکند.
و در نهایت باید تاکید کرد که مهمترین کارکرد انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، خنثیسازی توطئهها و تهدیدات دشمنان است که در عین حال موجب افزایش اقتدار کشور و امنیت ملی شده و پیامدهای مثبت منطقهای و بینالمللی برای هر نظام سیاسی خواهد داشت. اگر امروز سفره مردم بواسطه تحریمها کوچک شده و معیشتشان به عسرت رسیده، باید در انتخابات شرکت کنند تا دولتی را روی کارآورند که اهل تعقل و تدبر و گره گشایی در سیاست خارجی است؛ چنین دولتی که برآمده از آرای بالای مردمی است قطعا در مذاکرات خود با دوّل خارجی، از قدرت چانه زنی و مشروعیت دوچندان بهره مند خواهد بود و بهتر می تواند حقوق مردم تحریم زده ایران را احیا کند. بنابراین هر صدایی که به مردم گوشرد می کند بواسطه مشکلات معیشتی نباید در انتخابات شرکت کرد، پژواک صدای عناصر دشمن است که نمی خواهند دولتی مقتدر و با رای بالا در ایران روی کار آید تا بدین واسطه زبانش برای احقاق حق مردم تحریم زده ایران در عرصه بینالملل رساتر باشد.