یک نوسشنده نوشت: مشکل فراستی، مشکل خیلیهاست. او ایدئولوژیزده است و بهسختی بدون عینک گرایش سیاسیاش (لابد سوسیالیسم، یا قبلا کومونیسم)، میتواند فیلمی را بررسی کند. نقد شفاهی او جلوی دوربین، شلخته است.
هنوز فراموش نکردهایم که در نخستین روزهای درگرفتن آشوبها او با انتشار ویدئویی اعلام کرد که صداوسیما حق ندارد حتی یک فریم از آثار او را پخش کند. آن هم در شرایطی که به قول یکی از مدیران سازمان صداوسیما، وی در قراردادی با رسانه ملی برای تولید برنامه «دورهمی» ۳۰ میلیارد تومان دستمزد گرفته بود!
رئیس سازمان سینمایی گفت: نه تنها سینمای ایران محدودیت و تحریمی در عرصه بینالمللی ندارد بلکه هر روز عمیق تر و در روابط بهتر با کشورهای همسو در حال برگزاری است.
«اصلا انگار بعضی از زنان سلبریتی، یائسگی را تقصیر جمهوری اسلامی میدانند؛ (خنده بلند مجری!) تا به ۵۰ میرسند، روسری بر میدارند و به جمهوری اسلامی فحش میدهند. این یک چیزی طبیعی است و برای همه هم هست. شما اگر در آمریکا هم بودید، همین اتفاق میافتاد. قبلا جوان بودی، رو بورس بودی، هرکس یک دورهای دارد؛ حالا یک جوان دیگر میآید...» تکرار صدای خنده مشمئزکننده ...
جوان نوشت: نکته جالب دیگر در مــورد بازداشت ترانه علیدوستی پیرامون صفحه اینستاگرام اوست که بلافاصله پس از بازداشتش از دسترس خارج شد تا نهادهای امنیتی نتوانند به ارتباطات اینستاگرامی او دست پیدا کنند. رسانهها میگویند این اقدام توسط خود اینستاگرام انجام شده است و اگر این خبر درست باشد، هماهنگی کامل این شرکت امریکایی با آشوبگران ایرانی را نشان میدهد.
پس از آنکه هیات مدیره انجمن منتقدان از شرکت و پذیرش مسئولیت در جشنواره فیلم فجر کنارهگیری کرد، روابط عمومی جشنواره فیلم فجر در فراخوان ثبت نام اهالی رسانه نام انجمن را حذف کرد.
روزنامه همشهری نوشت: وضعیت سینمای ایران در این روزها حتی از دوره کرونا هم وخیمتر شده و تا امروز عملا مدیران سینما نتوانستهاند راهحلی برای این وضع پیدا کنند.