به گزارش سایت خبری مدارا،این مرد متهم است دوستش را در اتوبان آزادگان و در حین درگیری با شلیک گلوله به قتل رسانده است.
متهم که مرد جوانی است، درپی قتل دوستش، سیاوش، دستگیر شد. او به مأموران گفت: من و سیاوش سر پول با هم جروبحث داشتیم. روز حادثه قرار بود در اتوبان آزادگان همدیگر را ببینیم و درباره بدهی او صحبت کنیم. به محض اینکه به محل رسیدیم، دیدم سیاوش یک مرد جوان و فرزندش را هم با خودش آورده است.
او پیاده شده و روی من اسلحه کشید و من هم برای اینکه کشته نشوم، سعی کردم اسلحه را از دست او بگیریم؛ درحالیکه باهم گلاویز شده بودیم، گلوله شلیک و سیاوش زخمی شد. من از ترس فرار کردم؛ البته میدانستم مردی که همراهش است او را به بیمارستان میرساند.
وقتی پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد، متهم جوان با درخواست حکم قصاص ازسوی اولیایدم روبهرو شد. این در حالی بود که تنها شاهد پرونده نیز علیه او شهادت داد و گفت: من بههمراه سیاوش که پسرداییام است، به اتوبان آزادگان رفتیم؛ البته من نمیدانستم برای چه میرویم، سیاوش به من گفته بود منتظر دوستش است تا با او صحبت کند اما به محض اینکه مرد جوان رسید، اول با چوب شیشه ماشین را خرد کرد و بعد هم با گلوله به سیاوش شلیک کرد و متواری شد.
من ترسیده بودم و بلافاصله آمبولانس و پلیس خبر کردم اما فایدهای نداشت سیاوش در بیمارستان فوت کرد. سیاوش اسلحه نداشت و متهم دروغ میگوید. متهم جوان وقتی پشت تریبون ایستاد، یکبار دیگر منکر همهچیز شد و گفت: من حین درگیری با سیاوش باعث زخمیشدن او شدم، البته سیاوش خودش به شکم خودش شلیک کرد و من این کار را نکردم و فقط سعی داشتم سلاح را بگیرم.
با توجه به اینکه قضات پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند، تصمیم به برگزاری مراسم قسامه گرفتند. بهاینترتیب طبق قانون از خانواده مقتول خواسته شد تا درصورتیکه میتوانند ۵۰ فامیل نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند تا قسم بخوردند که اطمینان دارند قتل کار متهم بوده است و در غیر این صورت قسم به متهم واگذار میشود. اولیایدم نیز قبول کردند و ۵۰ نفر را معرفی کردند و با اجرای مراسم قسامه، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
این مرد متهم است دوستش را در اتوبان آزادگان و در حین درگیری با شلیک گلوله به قتل رسانده است.
متهم که مرد جوانی است، درپی قتل دوستش، سیاوش، دستگیر شد. او به مأموران گفت: من و سیاوش سر پول با هم جروبحث داشتیم. روز حادثه قرار بود در اتوبان آزادگان همدیگر را ببینیم و درباره بدهی او صحبت کنیم. به محض اینکه به محل رسیدیم، دیدم سیاوش یک مرد جوان و فرزندش را هم با خودش آورده است.
او پیاده شده و روی من اسلحه کشید و من هم برای اینکه کشته نشوم، سعی کردم اسلحه را از دست او بگیریم؛ درحالیکه باهم گلاویز شده بودیم، گلوله شلیک و سیاوش زخمی شد. من از ترس فرار کردم؛ البته میدانستم مردی که همراهش است او را به بیمارستان میرساند.
وقتی پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد، متهم جوان با درخواست حکم قصاص ازسوی اولیایدم روبهرو شد. این در حالی بود که تنها شاهد پرونده نیز علیه او شهادت داد و گفت: من بههمراه سیاوش که پسرداییام است، به اتوبان آزادگان رفتیم؛ البته من نمیدانستم برای چه میرویم، سیاوش به من گفته بود منتظر دوستش است تا با او صحبت کند اما به محض اینکه مرد جوان رسید، اول با چوب شیشه ماشین را خرد کرد و بعد هم با گلوله به سیاوش شلیک کرد و متواری شد.
من ترسیده بودم و بلافاصله آمبولانس و پلیس خبر کردم اما فایدهای نداشت سیاوش در بیمارستان فوت کرد. سیاوش اسلحه نداشت و متهم دروغ میگوید. متهم جوان وقتی پشت تریبون ایستاد، یکبار دیگر منکر همهچیز شد و گفت: من حین درگیری با سیاوش باعث زخمیشدن او شدم، البته سیاوش خودش به شکم خودش شلیک کرد و من این کار را نکردم و فقط سعی داشتم سلاح را بگیرم.
با توجه به اینکه قضات پرونده را از موارد لوث تشخیص دادند، تصمیم به برگزاری مراسم قسامه گرفتند. بهاینترتیب طبق قانون از خانواده مقتول خواسته شد تا درصورتیکه میتوانند ۵۰ فامیل نسبی خود را به دادگاه معرفی کنند تا قسم بخوردند که اطمینان دارند قتل کار متهم بوده است و در غیر این صورت قسم به متهم واگذار میشود. اولیایدم نیز قبول کردند و ۵۰ نفر را معرفی کردند و با اجرای مراسم قسامه، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.