به گزارش مدارا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «نه این که اینستاگرام یا شبکههای اجتماعی چیزهای بدی باشند؛ نه، اصلا و ابدا منظورمان این نیست. این شبکهها هم مثل اکثر پدیدههای بشرساخت، جنبههای مثبت و منفی دارند. شبکههای اجتماعی سطح آگاهی و هوشیاری را در جهان به شکل چشمگیری افزایش داده اما در عین حال سطحیگرایی موجود در ذات آن، گاهی باعث شیوع رفتارهای عامهپسند و پوپولیستی شده است. خیلی از مردم دوست دارند در این شبکهها مورد توجه قرار بگیرند، تحسین شوند، لایک بگیرند و فیلم مربوط به رفتارهایشان وایرال شود.
گاهی این اتفاق با کنشهای مثبت رخ میدهد که خیلی هم خوب است. اما گاهی آدمها به خاطر رسیدن به این هدف دست به رفتارهای عجیب و کمتر منطقی میزنند. اشکال کار هم دقیقا از همین جا شروع میشود؛ این جا که اقبال عوام باعث میشود چهرههای مطرح بهتدریج از عمق فاصله بگیرند و به سطح برسند. بدترین نمونهاش این است که شما برای جلب مخاطب مقابل دوربین تلویزیونی مایع ظرفشویی یا چیزهای شبیه این بخوری! گاهی اما روند سطحیگرایی کندتر از این است و شاید خود آدم هم متوجه آن نشود.
این مقدمه را چیدیم تا به رفتار اخیر مدیران پرسپولیس و استقلال انتقاد کنیم. حتما از سروصدای بهپاشده فهمیدید که پیش از داربی تهران، مصطفی آجورلو و مجید صدری چطور با ادبیاتی شگفتانگیز به هم یورش بردند و یک جدل عجیب به پا کردند. ابتدا آجورلو مدعی شد قهرماننشدن استقلال طی چند فصل گذشته پشت پردههای سیاسی داشته است و بعد هم صدری به تندی جواب او را داد. سرپرست باشگاه پرسپولیس مدعی شد اظهارات همتای استقلالی او صرفا جهت جلب رضایت هواداران این تیم است و پایه منطقی ندارد. او حتی قهرمانی لیگ سوم حرفهای از سوی پاس تهران با مدیریت مصطفی آجورلو را هم به اعمال نفوذ وی ربط داد تا درگیری دو طرف ابعاد پیچیدهتری پیدا کند.
مطلقا قصد نقد اظهارات طرفین را نداریم؛ چرا که محتوای سخنان مدیران پرسپولیس و استقلال جای بحث مفصلی دارد و از حوصله این مطلب خارج است. این جا فقط قصد داریم بپرسیم انصافا چنین ادبیاتی در شأن مدیران ارشد دو باشگاه محبوب در فوتبال ایران هست؟ با ما و با خودتان چه میکنید؟ اگر قرار است شما این طوری حرف بزنید، پس فرقتان با بازیکنان جوان یا هواداران نوجوان چیست؟ انصافا اگر صفحات پرمخاطب اینستاگرامی و هزاران لایک و کامنت وجود نداشت، باز حاضر میشدید در چنین کسوتی، این طور با هم حرف بزنید؟ آدم احساس میکند از این که در فضای مجازی برایتان هورا بکشند، قند در دلتان آب میشود و به همین دلیل است که چنین حرفهای تند و عجیبی میزنید. این چاه اما پایان ندارد. شوق دیدهشدن در هیچ نقطهای متوقف نمیشود و ممکن است رفتهرفته آدم را برساند به جایی که خودش هم فکرش را نمیکرد. خوب است گاهی به سن و سالتان، به موقعیت اجتماعیتان و جایگاه حقوقیتان توجه کنید و کمی خویشتندارتر باشید. از همه بدتر این که چنین رویکردی، برای اداره باشگاه هم «سم» است. مدیری که حواسش پی کلکل با طرف مقابل باشد، کی میتواند روی وظایف اصلیاش متمرکز شود؟»