به گزارش سایت خبری مدارا؛ سفر شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، به عربستان و حمایت این کشور از مواضع ضدایرانی بیانیه شورای همکاری خلیج فارس بار دیگر بحث رابطه ایران و چین و توجه به منافع ملی در این رابطه را پیش کشیده است. حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل میگوید رابطه چین با کشورهای حاشیه خلیج فارس بخشی از برنامههای بلندپروازانه این کشور است که از سال ۲۰۱۳ شروع کرده و همچنان ادامه دارد. او همچنین تاکید میکند ما هنوز به روابط استراتژیک با چین نرسیدهایم.
به نوشته ایلنا؛ بخشهایی از گفتوگو با بهشتیپور را در ادامه میخوانید:
سفر رئیس جمهور چین به عربستان، در راستای همان اجرای یک جاده، یک کمربند یا راه ابریشم جدید است که مناسبات خودش را با کشورهای مختلف که در مسیر این پروژه عظیم چندین ساله قرار دارند، توسعه میدهد. رابطه با کشورهای حاشیه خلیج فارس هم بخشی از برنامههای بلندپروازانه چین است که از سال ۲۰۱۳ شروع کرده و همچنان ادامه دارد.
بنابراین فکر میکنم عربستان سعودی به عنوان یک قدرت منطقهای در خلیجفارس مورد توجه چین است برای همین نشست را در ریاض برگزار و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را هم فراخواندهاند. شبیه این نشست را در مناطق دیگر از جمله آسیای مرکزی برگزار کردند. بنابراین فکر میکنم که این سفر در راستای اجرای طرح بزرگ چین در زمینه یک کمربند، یک جاده است.
روابط استراتژیک از لحاظ سیاسی تعریف دارد. ما هنوز به روابط استراتژیک با چین نرسیدیم. مسئولین ما مرتب این موضوع را در مورد چین و روسیه تکرار میکنند. اما سطح روابط استراتژیک تعریف حقوقی و بینالمللی دارد متاسفانه به دلایل مختلف هنوز به چنین سطحی در روابط استراتژیک با چین نرسیدیم.
از آنجایی که ایران و عربستان سعودی دو قدرت منطقهای بوده و با هم رقابت دارند؛ طبیعتا تقویت مناسبات عربستان با چین موجب ارتقای جایگاه منطقهای میشود. اما چون این رابطه بیشتر در زمینه اقتصادی است، تهدید امنیتی علیه ما محسوب نمیشود و به نظر میرسد که در چارچوب همکاریهای اقتصادی است و خوب است ایران هم متقابلا سعی کند برای آنکه در این رقابت منطقهای با عربستان عقب نماند، روابطش را با عربستان و از طرف دیگر روابطش را با چینیها بهتر کند.
ایران باید به جای تقابل، به توسعه روابط با کشورها بپردازد که قطعا به نفع منطقه است. کشورهای منطقه هرچقدر زمینه روابط اقتصادی گستردهتری را فراهم کنند زمینه رشد و توسعه اقتصادی را برای خود فراهم خواهند ساخت. ما این مناسبات را در تعارض با منافع خودمان نبینیم.
اگرچه باز تاکید میکنم تقویت موقعیت عربستان به عنوان یک قدرت منطقهای رقیب ایران، حتما برای ایران نگرانکننده است اما با توجه به اینکه شرایطی که فراهم میشود، اقتصادی است و براساس روابطی که عربستان با غرب دارد که عمدتا نظامی است و آن توازن قدرت در منطقه را بهم میزند، رویکرد ما باید رویکرد مثبتی باشد و متقابلا ما باید سعی کنیم روابطمان را با چین، عربستان، امارات متحده و کشورهای منطقه توسعه دهیم و مشکلات را حل کنیم و به جای رویکرد تقابلی به سمت تعامل با کشورهای همسایه برویم و کمک کنیم تا همکاریها تقویت شود و این موضوع موجب ثبات و امنیت بیشتر خواهد شد.
[درباره بیانیه مشترک چین و عربستان که از ایران خواستند تا در سیاست داخلی کشورهای دیگر دخالت نکند] این بیانیه صددرصد در این بخش، در تعارض با منافع ایران است و این بخش از بیانیه مربوط به این است که سوءتفاهمی در نگاه چین به مسائل منطقهای وجود دارد که به نظر میرسد ایران لازم است حتما نسبت به این بیانیه واکنش صحیح و صریح نشان دهد.
از نظر من واکنش صریح یک بخش اعلانی دارد که ایران رسما باید به چین، عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس توجه دهد که سیاستهای ایران هیچوقت مداخله در کشورهای منطقه نبوده؛ همانطور که ایران دوست ندارد در سیاستهای داخلیاش دخالت نکنند. در سیاستهای دیگران هم دخالت نمیکند.
در بخش اعمالی هم حتما لازم است تا سفیر چین در تهران فراخوانده، با او صحبت شود و توضیح خواسته شود که چرا دولت چین چنین موضعگیری داشته است؟ یا حداقل این است که سفیر ما در پکن با مقامات چینی دیدار و گفتوگو داشته باشد و از آنها بپرسد که چرا چنین موضعی را در بیانیه اتخاذ کردند. به نظر من نباید از این موضوع بگذریم اما باید با آن خردمندانه برخورد کرد. نه اینکه ما بیاییم سیاست تقابل با چین، روسیه، آمریکا، عربستان سعودی و… را اتخاد کرده و با هرکسی درگیر شویم چون به هیچجا نمیرسیم.
ما یک مثلی داریم که میگوییم طرف با یک غوره سردیاش میکند و با یک مویز گرمی. اینکه فکر کنیم یک سفر نقطه عطفی است و تحولات در کل روابط چین با منطقه به وجود میآید یا تمام مناسبات عربستان و آمریکا و منطقه را به هم میزند یا موجب خواهد شد که ایران از دستور کار چینیها خارج شود و یا اهمیت آن نادیده گرفته شود، این تحلیلها مبنا ندارد و بیشتر احساسی است. حداقل قوانین علمی ندارد.
به نظر میرسد که به هیچوجه چینیها نمیتوانند ایران را نادیده بگیرند. ژئوپلیتیک ایران، ژئوپلیتیکی است که هر حکومتی در آن حاکم است حتما کشورهای قدرتمند در دنیا به آن توجه دارند و نوع مناسباتشان با چنین کشوری برایشان مهم است. به نظرم نباید این مساله ما را خوشخیال کند و فکر کنیم آب از آب تکان نمیخورد اما باید واقعبینانه تحلیل کنیم، با یک سفر هیچوقت سیاست یک کشور تغییر نمیکند. ما باید روند را مطالعه کنیم و مجموعه عوامل را درنظر بگیریم نه صرفا یک سفر را.
[در پاسخ به این سوال که در دولت آقای روحانی قرارداد ۲۵ ساله چین و ایران قرار بود در حوزههای اقتصادی انجام شود اما با تغییر دولت با اینکه این قرارداد به سرانجام روشنی نرسیده و چین با کشورهای حوزه خلیج فارس قراردادهای تجاری و اقتصادی میبندد] به یک باره نبوده و از سالها قبل مقدمات آن فراهم شده بود. مقامات عربستان سفرهای مکرر به چین داشتند و چینیها در سطح پایینتر از رئیسجمهور به عربستان سفر کردند.
نکته دوم آن توافقی که بین ایران و چین انجام شده، آقایانی که مخالف دولت قبل بودند فضاسازی رسانهای کردند و سعی داشتند از آن استفاده کنند و بگویند ایران وابسته به چین و مستعمره روسیه شده است که این فضاسازیها عمدتا در خارج از کشور علیه ایران انجام میشد و موج آن در داخل کشور هم بود. اما به نظر میرسد این توافق به شکل چراغ خاموش پیش میرود یعنی بدون فضاسازیهای رسانهای، سعی میکنند در بخش اعمالی روابط دو کشور توسعه پیدا کند.
فقط یادمان نرود تا زمانی که ایران تحریم است، دست و پای چینیها برای همکاری با ایران بسته است و بعد ایران به غلط تعبیر میکند که اگر در تحریم باقی بماند به نفع چینیهاست. تجربه ثابت کرده حتی اگر همین امروز تحریمها برداشته شود، حتما شرکتهای چینی بهتر و راحتتر با ایران کار کرده و از این موضوع استقبال میکنند. همچنان که وقتی ترامپ از برجام خارج شد، چینیها، روسها و بعد شرکتهای دیگر جزو اولین شرکتهایی بودند که از ایران خارج شدند و به عبارتی عملا کارهایشان را در بخشهای سرمایهگذاری تعطیل کردند چون به خاطر ایران نمیخواستند با آمریکا درگیر شوند.
بنابراین اگر امروز ایران سیاستهایی اتخاذ کند که به سمت برداشتن تحریمها حرکت کند حتما با چینیها کار خواهد کرد و چینیها هم استقبال خواهند کرد. اما مشکل این است که ما تحریم هستیم و چینیها بسیار چراغ خاموش و خیلی دست به عصا توافقاتی که با ایران دارند را اجرا میکنند نه اینکه متوقف شده، فقط نمیتوانند آن فعالیتها را تبلیغاتی و رسانهای کنند که حساسیتآمیز نباشد.
کشورها برای روابط خودشان آزادند با هر کشوری که میخواهد در هر سطحی روابط برقرار کنند. اینکه جمهوری اسلامی روابط کشورها را رصد کند حتما باید این کار را انجام دهد. اما نوع روابط اعلام شده چین و عربستان سعودی چون اقتصادی است فضای همکاری اقتصادی بیشتر موجب ثبات و امنیت در منطقه خواهد شد و به هیچوجه ناامنی به وجود نمیآورد.
آن کشوری که باید حساس باشد آمریکاییها هستند که اینجا منطقه حیاطخلوتشان بوده و نفوذ چین در حیاطخلوتشان باعث نگرانی است. در حالی که برای ایران افزایش حضور چین در منطقه موجب کاهش نفوذ آمریکا خواهد شد و این عربستان سعودی است که با زرنگی سعی میکند موازنه مثبت در روابط خودش با چین و آمریکا برقرار کند.
بنابراین ما باید حواسمان باشد، اگر همکاریهای اقتصادی بین دو کشور باشد باید استقبال کنیم و خودمان نیز با کشورهای حوزه خلیجفارس روابطمان را گسترش دهیم و با طرف چینی هم سعی کنیم روابط گستردهتری داشته باشیم. اما اگر این رابطه نظامی بود، چون برهمزننده موازنه قوا در منطقه خواهد شد از این جهت موجب نگرانی ما است و ما هم باید تلاش خودمان را انجام دهیم که این موازنه چه در بحث ایجابی و سلبی برهم نخورد.
یادمان نرود، نفس گسترش روابط اقتصادی چیز بدی نیست و گسترش روابط اقتصادی در کشورهای منطقه موجب امنیت و ثبات بیشتر و فضای مناسبتر برای همکاری را فراهم میکند از جمله برای ایران. ما باید زرنگ باشیم و از این رابطه استفاده کنیم. ما نشستهایم گوشهای و با همه دنیا هم دعوا میکنیم و میگوییم چرا اینها با هم رابطه برقرار میکنند.