کد خبر : 340124
انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۰ - 13:58
دسته‌بندی : برگزیده ها، سیاسی
چاپ

انگیزه‌های سفر وزیر دفاع عربستان به ایران چه بود؟

مهدی علیخانی نوشت: اکنون در برداشت ریاض، برخلاف نگاه گذشته‌ا‌ش به برجام، کمک به کاهش تنش‌ها میان امریکا و ایران و مهار جنگ‌طلبی اسراییل، عاملی برای تداوم امنیت و کنار ماندن از پیامدهای پرهزینه یک درگیری در منطقه باشد.

انگیزه‌های سفر وزیر دفاع عربستان به ایران چه بود؟

به گزارش سایت خبری مدارا: «مذاکرات هسته‌ای و انگیزه‌های سفر وزیر دفاع عربستان» عنوان یادداشت مهدی علیخانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ سفر وزیر دفاع عربستان به ایران تحولی مهم از زمان احیای روابط (۱۴۰۱) است. این دومین سفر یک وزیر دفاع سعودی پس از انقلاب و در شرایطی است که ریاض روابط با تهران را محتاطانه دنبال کرده و نشانه آن یک «سفیر هتل‌نشین» بوده است. «منصب»ِ مقام سعودی و برنامه دیدارش با «رهبر انقلاب»، دو نشانه اهمیت سفر است. همانند سال۷۸ که در امتداد سیاست «تنش‌زدایی» دولت سازندگی در قبال عربستان، دولت اصلاحات این سیاست را به توسعه «همکاری» کشانده و پس از میزبانی از مقامات سیاسی، میزبان «وزیر دفاع» سعودی برای مذاکره پیرامون امنیت خلیج‌فارس، عراق، فلسطین، کوزوو و… شد و آن سفر نیز با ملاقات رهبری انقلاب پایان یافت. در شرایطی که اخبار رسمی درباره این سفر کلی بوده، برای تحلیل آن باید به دلایل احیای روابط خصوصا از جانب سعودی توجهی دوباره کرد.

پس از برقراری مجدد روابط، در تابستان ۱۴۰۲ در فصلنامه خلیج‌فارس انگیزه‌های ریاض را معطوف به «تامین امنیت متاثر از جنگ یمن، وعده بایدن برای بازگشت به برجام، کاهش تنش‌های منطقه‌ای، مدیریت چالش ایران باتوجه به چشم‌انداز عادی‌سازی با اسراییل و کنار کشیدن خود از یک درگیری‌ محتمل در منطقه باتوجه به رویکردهای رژیم اسراییل و…» دانستم. از این منظر فکر می‌کنم علاوه بر مباحث مربوط به روابط دوجانبه، همین انگیزه‌ها با تحولات جدید منطقه، همچنان جزو اولویت‌های مذاکرات بوده است، به‌ویژه: -تحولات جدید یمن متاثر از تبدیل حوثی‌ها به بازیگری منطقه‌ای پس از واقعه ۷ اکتبر و تلاش امریکا و اسراییل برای هدف قرار دادن این گروه نزدیک به ایران؛ چراکه عملیات نهایی علیه حوثی‌ها می‌تواند مجددا امنیت سعودی را به زیان برنامه‌های توسعه‌ای آنها به‌ خطر بیندازد. بر این اساس، به‌رغم رضایت از ضربه به حوثی‌ها، تلاش ریاض این است که برای مصون ماندن از حملات احتمالی یمنی‌ها، خود را خارج از اقدام علیه حوثی‌ها نشان داده یا در مسیر تعدیل‌شان گام بردارد. 

-عادی‌سازی روابط  ریاض-تل‌آویو با جنگ غزه منتفی نشده و بازگشت ترامپ به قدرت و بحث توافق هسته‌ای امریکا و عربستان می‌تواند این موضوع را دوباره سرعت دهد. از انگیزه‌های گذشته عادی‌سازی، تلاش برای تغییر موازنه در منطقه بود. عربستان باوجود ابراز ناخرسندی از جنگ غزه در عمل از تضعیف محور همسو با ایران به ‌واسطه برداشت تغییر موازنه قدرت خوشحال شد، اما این کشور خواهان یک توزیع متوازن قدرت در منطقه است نه آنچه که اکنون نتانیاهو با هدف تسلط اسراییل بر منطقه دنبال می‌کند. به ‌این ‌دلیل، باوجود اینکه ریاض همچنان عادی‌سازی را در دستورکار دارد و براساس تعهدات متقابل احیای روابط در پکن خصوصا تاکید بر عدم مداخله در امور دیگری، نگرانی‌اش از واکنش ایران کمتر شده، اما سیاست‌های سلطه‌جویانه اسراییل به نگرانی جدی‌تر ریاض بدل گشته و تقویت روابط با ایران و ایجاد هماهنگی نسبی بر سر مساله فلسطین را راهکاری برای کنترل رویکرد تهاجمی تل‌آویو می‌بیند.

-مذاکرات هسته‌ای ایران و امریکا؛ عربستان در کنار اسراییل مهم‌ترین بازیگران ضد برجام و خروج ترامپ از آن بودند، چراکه آن را به زیان موقعیت خود و موازنه منطقه‌ای می‌دیدند. تبعات جنگ یمن و وعده بایدن برای بازگشت به برجام باعث نگرانی سعودی‌ها شد به‎ این ‌دلیل، برخلاف سیاست قبلی‌شان، در زمان دولت روحانی وارد مذاکرات محرمانه با ایران شدند؛ هرچند سرنوشت آن همچون مذاکرات هسته‌ای به «دوره» دولت بعدی منتقل گردید. دولت سیزدهم احیای روابط با عربستان را که با نقش‌آفرینی چین به‌ جای عراق همراه شده بود، بزرگ‌ترین دستاورد سیاست خارجی خود دانست. کاری درست که البته به شکلی ناقص انجام شد، چراکه این اتفاق می‌بایست با احیای برجام تلاقی می‌یافت تا نتیجه دو اقدامِ توامان منطقه‌ای و بین‌المللی منافع بیشتری نصیب ایران کند. اما نتیجه عدم استفاده آن دولت از فرصت و نیز اختیارات تفویض شده، این بود که در پرتو این احیای روابط، امنیت، بازدارندگی و منافع عربستان افزایش بیشتری یافت.

شاید اکنون در برداشت ریاض، برخلاف نگاه گذشته‌ا‌ش به برجام، کمک به کاهش تنش‌ها میان امریکا و ایران و مهار جنگ‌طلبی اسراییل، عاملی برای تداوم امنیت و کنار ماندن از پیامدهای پرهزینه یک درگیری در منطقه باشد. حال که به نظر می‌رسد ایران و امریکا در «دوره» دولت پزشکیان برای یک توافق هسته‌ای آمادگی دارند (که دشوار است)، لازم شده روابط ایران و عربستان هم از مرحله نمادین وارد فاز اجرایی شود. چون نتایج هریک از این دو پرونده بر دیگری اثر دارد و در شرایط پساجنگ غزه، تلاش ایران برای تقویت «بازدارندگی» می‌تواند با نیازهای «امنیتی» عربستان پیوند یافته و روابط طرفین را به موضوعاتی فراتر از حوزه امنیت سوق دهد. این سفر شاید تلاشی در این جهت باشد.

اخبار مرتبط:
سخنگوی وزارت خارجه پس از مذاکرات در رم: گفت و گوها مفید بود
سخنگوی وزارت خارجه پس از مذاکرات در رم: گفت و گوها مفید بود

دور دوم مذاکره بین ایران و آمریکا در رو به پایان رسید.

منبع نزدیک به هیات مذاکره‌کننده ایرانی: گروسی در محل مذاکرات حضور ندارد و برنامه‌ای برای دیدار با او در رم نداریم
منبع نزدیک به هیات مذاکره‌کننده ایرانی: گروسی در محل مذاکرات حضور ندارد و برنامه‌ای برای دیدار با او در رم نداریم

یک منبع نزدیک به هیات مذاکره‌کننده ایرانی در رم اخبار منتشر شده در مورد ارتباط سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به رم با گفت‌وگوهای غیرمستقیم ایران و آمریکا را رد کرد.

تفسیر روزنامه جوان از نامه‌نگاری‌های اخیر ایران با روسیه و عربستان قبل از آغاز دور دوم مذاکرات با آمریکا
تفسیر روزنامه جوان از نامه‌نگاری‌های اخیر ایران با روسیه و عربستان قبل از آغاز دور دوم مذاکرات با آمریکا

روزنامه جوان نامه‌نگاری‌های هفته گذشته ایران با روسیه و عربستان را تحلیل کرده است.

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه حقوق محفوظ است