یک کارشناس مسائل عرب معتقد است که تلاش اسلام آباد در سالهای گذشته در عدم ورود جدی به صفبندیهای منطقهای ریاض به ویژه علیه تهران به این معنا نیست که اسلام آباد در روابط با ریاض و تهران اصل را بر توازن گذاشته است، بلکه این سیاست اعلامی پاکستان نتیجه جبر همسایگی است، والا منافع این کشور با عربستان در سطوح مختلف در هم تنیده است که روابطش با تهران را تحت الشعاع قرار میدهد.
به گزارش سایت خبری مدآرا: قراردادی به ارزش ۲۰ میلیارد دلار! رقمی که روز گذشته در روزنامه سعودی و پاکستانی چشم نوازی می کرد و مقامات پاکستانی خوشحال از اینکه مورد مرحمت پادشاه قرار گرفته اند. ولیعهد سعودی که پس از جنجال های خبری یک ماه گذشته در پاکستان به سر میبرد همچنان به دنبال گسترش ائتلاف عربی علیه ایران است، ائتلافی که ۲۰ میلیارد دلار آب خورد. این در حالی است که مقامات عربستان همچنان دست داشتن در حمله تروریستی خاش را حاشا می کنند و با فرافکنی از مسئولیت آن طفره می روند. روز گذشته عادل الجبیر در کنفرانس خبری با همتای پاکستانی خود با یاوه گویی های همیشگی خود گفت: ایران بزرگترین حامی تروریست است و در ادامه مدعی شد که که اتهام ایران به عربستان مبنی بر دخالت در حادثه تروریستی سیستان و بلوچستان تحریف اذهان مردم ایران است.
الجبیر در واکنش به اظهارات سرلشکر عزیز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی خاش (سیستان و بلوچستان) این ادعاها را مطرح کرد. جعفری در این مراسم گفت: اطلاعات موثق وجود دارد که نیروهای اطلاعاتی عربستان با وجود زمینههایی در بلوچستان ایران و پاکستان فعالیتهایی را در زمینه ایجاد ناامنی انجام میدهد.
وی ادامه داد: دولتهای خائن عربستان و امارات بدانند صبر جمهوری اسلامی به سر آمده و حمایت از گروههای تکفیری را تحمل نخواهد کرد. ما انتقام خون شهیدان را از دولتهای عربستان و امارات خواهیم گرفت و از رئیسجمهور و رئیس شورای امنیت ملی میخواهیم که دست ما را باز بگذارند و دولت پاکستان باید بداند منبعد باید هزینه حمایت سازمان ISI (سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان) را بپردازد و این هزینه، هزینه سنگینی خواهد بود.
در همین حال بهرام قاسمی سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز به اظهارات سخیف الجییر پاسخ محکمی داد و گفت: سخنان بی مایه و آکنده از نفرت ایشان که سابقه ای بس طولانی در دروغ پردازی و کینه ورزی نسبت به ایران و ایرانیان دارد، هرگز این واقعیت را تغییر نمی دهد که پدرخوانده واقعی تروریسم تکفیری در جهان و منطقه کسی جز دولت متبوع او نیست و این سخن و کلام برای آنانی که اندکی از چهره ریاکارانه او را می شناسند نیاز به شرح و بیان بیشتر ندارد.
همه چیز کاملا برنامه ریزی و حساب شده پیش رفت؛ یک انفجار به دست تروریست های «جیش العدل» در سیستان و بلوچستان ایران و انفجاری دیگر، یک روز بعد به دست نسخه دیگر آن با نام «جیش محمد» در حوزه سرزمینی هند؛ دو انفجار مشابه به دست دو گروه تکفیری مورد حمایت سعودی ها.
این انفجارهای مشابه چهارشنبه ۲۴ بهمن در سیستان و بلوچستان ایران و پنجشنبه ۲۵ بهمن در بخش هندی کشمیر رخ داد. هر دو انفجار پیام های مشترکی را مخابره کردند. هر دو انفجار نیروهای نظامی در مرزهای دو کشور ایران و هند با پاکستان را هدف قرار دادند و هر دو با استفاده از خودروی بمب گذاری شده با سبک هدایت راننده ای انتحاری در مسیر حرکت نظامیان دو کشور ایران و هند.
محمدبن سلمان ولیعهد سعودی شامگاه یکشنبه ۲۸ بهمن (۴ روز بعد از انفجار اتوبوس سپاه پاسداران و ۳ روز بعد از انفجار کشمیر هند با فرصتی کافی به امید تصاعد تنش ایران و هند با پاکستان) برای انجام سفر دو روزه رسمی وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد و امروز سه شنبه ۳۰ بهمن به هند و سپس روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به چین سفر خواهد کرد. پیش از ورود بن سلمان، عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه وارد اسلام آباد شده بود. تیم بزرگی از نیروهای ویژه به نام حفاظت بن سلمان از چند روز قبل وارد پاکستان شده بودند تا جوانب امنیتی این سفر را بررسی کنند.
آیا ارتباطی میان این سفر و حمله تروریستی به خاش است؟ صابر گل عنبری کارشناس مسائل عرب و پژوهشگر خاورمیانه در این باره گفت:
«روز گذشته محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در چارچوب سفر آسیایی خود وارد پاکستان شد و اگر از منظر “نزاع ایرانی عربستانی” به این سفر نگاه کنیم، به نظر میرسد که ایستگاه اسلامآباد مهمترین و قابل تاملترین بخش آن است؛ به گونهای که بار دیگر روابط ریاض و اسلام آباد و تاثیرات آن بر روابط تهران و اسلام آباد را در سایه تنشهای روزهای اخیر در کانون توجه قرار داده است.»
وی درباره این سوال که آیا مسبوق به سابقه است گفت: «قبلا هم با پیروزی حرکت انصاف در انتخابات پارلمانی ژوئیه ۲۰۱۸ و انتخاب رهبرش عمران خان به نخست وزیری پاکستان پرسشهای جدی درباره آینده روابط ریاض و اسلام آباد مطرح شد. علت آن هم مواضع عمران خان در مخالفت با سیاستهای عربستان به ویژه در جنگ یمن و تاکید وی بر ضرورت تقویت روابط با ایران بود. به همین دلیل، عربستان از سالها پیش عمران خان را وابسته به ایران میدانست و همین اتهام وی را آماج حملات رسانههای محلی و منطقهای ریاض قرار داده بود؛ تا جایی که شاهزاده خالد بن عبدالله آل سعود در مصاحبه با روزنامه عکاظ عربستان، عمران خان را “نماینده قم در اسلام آباد” نامید. اما بعد از نخست وزیر شدن عمران خان همه چیز یکباره تغییر کرد. یک ماه نگذشته بود که ریاض را به عنوان نخستین مقصد خارجی خود انتخاب کرد و در جریان بحران ترور جمال خاشقچی با انجام دومین سفر خود به ریاض در کنفرانس “داووس صحرا” شرکت و از محمد بن سلمان حمایت کرد.
چطور عمران خان یک شبه متحول شد و “نماینده ریاض” شد؟ چند دلیل مهم در پس این تحول ناگهانی نهفته است؛ نخست سرعت عمل سریع عربستان و امارات در جذب و مهار عمران خان و تا حدودی فرصتسوزی ایران و دیگری واقعیتهایی است که عمران خان پس از رسیدن به قدرت با آنها مواجه شد. وی با وعده بهبود وضعیت اقتصادی و مبارزه با فساد نخست وزیر شد و در نخستین سخنرانی خود پس از عهدهدار شدن این مسئولیت اوضاع اقتصادی کشورش را بسیار بد توصیف کرد و گفت: “پاکستان در تاریخ خود با چنین شرایط اقتصادی بدی روبرو نشده است.” رسیدن کسری بودجه در ژوئن گذشته به ۶٫۶ درصد تولید ناخالص داخلی و حجم بدهیهای خارجی به ۹۵ میلیارد دلار تاییدی بر این مدعای نخست وزیر جدید پاکستان است. در کنار آن هم اقدام دولت آمریکا در قطع کمک امنیتی ۳۰۰ میلیون دلاری به این کشور مزید بر علت بود. از این رو، اقتصاد به عنوان مهمترین فاکتور این چرخش عمران خان ارزیابی میشود و این نکتهای است که خود وی با گفتن این که به سرمایه گذاری و اموال عربستان نیاز مبرم دارد، بر آن تاکید کرده است. پاکستان همیشه به ویژه در ایام بحرانهای اقتصادی با کمکهای مالی عربستان از شرایط سخت اقتصادی عبور کرده است. عمران خان در دو سفر خود به ریاض وعده دریافت ۶ میلیارد دلار کمک را گرفت و قرار است ولی عهد عربستان هم در جریان سفر خود ۷ میلیارد دلار در پاکستان سرمایه گذاری و پالایشگاه بزرگی در بندر گوادر رقیب منطقهای بندر چابهار احداث کند. برخی منابع، این رقم را تا ۱۵ میلیارد دلار اعلان و روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا نیز قبلا نوشته بود که ریاض و ابوظبی پیشنهاد سرمایهگذاری و وام به ارزش ۳۰ میلیارد دلار به دولت عمران خان دادهاند. در همین حال هم، حضور و اشتغال حدود ۴ میلیون نفر پاکستانی در عربستان و امارات منبع ارزی قابل توجهی (نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار) برای دولت پاکستان است که نمیتوان از آن به راحتی گذشت. واقعیت دیگر این است که عمران خان با میراث سنگین روابط راهبردی شش دهه کشورش با عربستان مواجه است که به این راحتی قابل چشم پوشی و عبور نیست. پاکستان به گفته ترکی فیصل همواره مهمترین همپیمان اسلامی عربستان در شش دهه گذشته بوده است و بر اساس معاهده نظامی میان دو طرف در دهه شصت قرن بیستم، ارتش پاکستان چند بار از جمله در سال ۱۹۶۹ و در جنگ دوم خلیج فارس به عربستان نیرو فرستاده است. ریاض هم جدا از کمکهای مالی فراوان از جمله برای ساخت بمب اتمی، در مسائل منطقهای و در راس آنها مساله کشمیر همواره در کنار اسلام آباد بوده است و انتخاب ارتشبد پاکستانی راحیل شریف به ریاست “ائتلاف نظامی اسلامی” که عربستان تشکیل داده است، با وجود عدم همراهی کامل اسلام آباد در جنگ یمن جلوه دیگری از اهمیت و جایگاه پاکستان در سیاستهای عربستان است. در پایان ذکر این نکته هم مهم است که تلاش اسلام آباد در سالهای گذشته در عدم ورود جدی به صفبندیهای منطقهای ریاض به ویژه علیه تهران به این معنا نیست که اسلام آباد در روابط با ریاض و تهران اصل را بر توازن گذاشته است، بلکه این سیاست اعلامی پاکستان نتیجه جبر همسایگی است، والا منافع این کشور با عربستان در سطوح مختلف در هم تنیده است که روابطش با تهران را تحت الشعاع قرار میدهد.
روزنامه کیهان با انتقاد از موضع فاطمه مهاجرانی درباره تصویب دو معاهده پالرمو و CFT نوشت: با پذیرش CFT باید اصلیترین کانونهای قدرت نظام را تعطیل کنیم.