به گزارش سایت خبری مدآرا؛ هوشنگ امیر احمدی میگوید بیشتر ۷۰ درصد تحریمهای ایران از طرف دموکراتها به ویژه بیل کلینتون و اوباما علیه ایران وضع شده است، پدر ایران را اینها درآوردهاند. بنابراین نباید فراموش کرد که دموکراتها خیلی برای ایران خوب نیستند. اما هنوز بسیار زود است تا دربارهی انتخابات آمریکا یک نظر قطعی بدهیم، مردم آمریکا در لحظات پایانی تصمیم میگیرند و اینکه سه هفته قبل از انتخابات هیلاری کلینتون ۱۲ درصد از ترامپ در افکار عمومی جلوتر بود اما انتخابات را باخت نشان میدهد انتخابات آمریکا را فقط رای مردم تعیین نمیکند و اینکه ارائهی برنامهی سلامت مردم آمریکا را قانع نمیکند تا به «جو بایدن» رای دهند و برنامهی اقتصادی قوی، آنها را ترغیب خواهد کرد به چه کسی رای دهند.
متن کامل گفتوگو با هوشنگ امیر احمدی استاد دانشگاه راتگرز را در ادامه بخوانید:
برای نتیجهگیری دربارهی پیروز میدان انتخابات آمریکا زود است
هوشنگ امیر احمدی با بیان اینکه هنوز بسیار زود است تا دربارهی انتخابات آمریکا یک نظر قطعی بدهیم، به انصاف نیوز گفت: «اما واقعیت این است که آمریکاییها لحظات آخر تصمیم میگیرند، یعنی در انتخابات قبلی بین ترامپ و خانم کلینتون، سه هفته قبل از انتخابات خانم هیلاری ۱۲ درصد از ترامپ در افکار عمومی جلوتر بود اما انتخابات را باخت پس اکنون برای نتیجهگیری زود است. نکتهی دوم این است، انتخابات آمریکا را فقط رای مردم تعیین نمیکند، در انتخابات گذشته خانم هیلاری سه میلیون رای مردمی از ترامپ بیشتر داشت اما ترامپ رئیس جمهور شد برای اینکه الکترال کالج یعنی سیستم رای نخبگان خاص انتخاباتی به سوی آقای ترامپ رفت. اگرچه رای مردم مهم است اما لزوما رای مردم حرف آخر را نمیزند در انتخاباتی هم که بین ال گور و جرج بوش (پسر) سالها پیش اتفاق افتاد، ال گور رای مردم را آورد و بعد به دادگاه رفت و دادگاه هم به نفع جرج بوش رای داد، این جریان کمی پیچیده است. در داخل ایران از اینکه کی برنده میشود و کی نمیشود، صحبت میکنند برای اینکه با سیستم انتخاباتی آمریکا آشنایی ندارند. سوای از این کرونا به آمریکا صدمه میزند. فوتیهای زیادی داشته است، سال انتخابات هم هست و دموکراتها به ترامپ ایراد میگیرند که دیر جنبیدی و به موقع دست به کار نشدهای.
به قول خودمان بیرون گود نشستهاند، میگویند لنگش کن! اما دموکراتها هم چیز مهمی را عرضه نکردهند. مثلا آقای بایدن یک طرح سلامت را ارائه داده اما واقعیت کرونا بسیار بزرگتر و وسیعتر است. مسئله بزرگترین اقتصاد دنیا است و ممکن است ۲۰ الی ۳۰ درصد افت پیدا کند. کسانی که قصاوت میکنند چه کسی بازنده و یا برنده است باید کمی عمیقتر به این جریان فکر کنند و وارد دعواهای حزبی نشوند و براساس این دعواها نتیجهگیری نکنند، به نظرم بسیار زود است و ترامپ هنوز شانسی برای بردن دارد و آقای بایدن هم همینطور. اما موضوع به این سادگیها نیست؛ اینکه فکر کنیم چون بایدن در زمینهی بهداشت و درمان برنامه دارد پس میبرد و ترامپ چون خوب عمل نکرده پس بازنده است، این افکار درست نیست. بحثهایی که دربارهی انتخابات آمریکا در ایران شکل میگیرد، برای من جالب است، هرکسی از آرزوهای خود در ایران صحبت میکند، عدهای میخواهند که ترامپ ببازد و حکومتیها هستند، گروه دیگری که مخالف حکومت ایران هستند و دوست دارند که ترامپ ببرد، به ویژه خارج از کشوریها اصرار دارند که ترامپ میبرد، به نظر من هردوی آنها از آرزوهای خود صحبت میکنند و براساس و مبنای روشی منطقی فکر نمیکنند.
ویروس کرونا دو تا مشکل برای آمریکا به وجود آورده است، یکی سلامت است، اما مشکل بزرگتر از سلامت اقتصاد است. در آمریکا بیماریها و تصادفات بیشتر از کرونا مردم را میکشد، البته در ایران هم همینطور است؛ کرونا دو تا مشکل دارد، یکی این است که مسری است و اینکه مردم را خانهنشین کرده است و آنها را ترسانده و اینکه برای اقتصاد مشکل ایجاد کرده است؛ یعنی مشکل کرونا در کشتن مردم نیست بلکه در بهم ریختن نظم اقتصادی است و بیکاری و تورم را به دنبال دارد. درآمدها پایین میآید، مردم فقیرتر میشوند، اقتصاد افسرده میشود. آقای بایدن یک برنامهای برای سلامت ارائه میدهد اما مشکل کرونا برنامهی سلامت نیست، قبل از ایشان هم سندرز گفت سلامت را ملی میکنم با این وجود باخت. اگر مردم آمریکا انقدر نگران بخش سلامت بودند، به همان سندرز رای میدانند.
جای بایدن بودم فاشیست بازی راه میانداختم
برای آمریکاییها مهمتر از سلامت اقتصاد است. اما کسی که بتواند یک برنامهی اقتصادی مورد قبول و مورد اعتماد مردم آمریکا را روی میز بگذارد، برنده است. آیا جو بایدن میتواند؟ معلوم نیست چون فعلا برنامهای ارائه نداده است، به نظر میرسد در حد آن نیست. ترامپ تا به حال برنامهای ارائه نداده است اما ممکن است در حد آن باشد، زیرا ترامپ دیوانه است و میتواند کارهایی را انجام دهد که خارج از عرف است. اقتصاد آمریکا حتما دچار افسردگی میشود، این اقتصاد برای بازسازی به برنامهای بزرگ و رادیکال نیاز دارد. اقتصاد آمریکا همان معاملهای را میخواهد که روزولت در سال ۱۹۲۸ به آمریکاییها داد که یک معاملهی بزرگ و سوسیالیستی بود و دولت رفاه آمریکا نتیجهی همان است. زیرا بیمهی سلامت و بیکاری در آن زمان وجود نداشت. در آمریکا مردم به دنبال کسی خواهند بود که چنین برنامهای را روی میز بگذارد، جو بایدن با ارائهی یک برنامهی سلامت وقت خود را تلف میکند. ترامپ هم قدرت بیشتری برای برنامهی سلامت دارد، کلا جمهوریخواهها در این زمینه قویتر هستند؛ اکنون هم چند تریلیون دلار بودجه برای کرونا در نظر گرفته است، اگر هم وضع خرابتر شود، بیشتر هم در این زمینه هزینه میکند، زیرا اگر کرونا را کنترل نکند، میبازد و اقتصاد به سمت افسردگی عمیقی فرو میرود اما وقتی میتواند اقتصاد معالجه شود که معاملهی بزرگ برای مردم آمریکا روی میز باشد. اینکه بایدن صرفا با یک برنامهی سلامت برنده خواهد شد، درست نیست. دموکراتها هنوز چیز بزرگی را روی میز نگذاشتهاند که ترامپ را از صحنهی سیاسی خارج کنند.
فقط بازی سیاسی حزبی میکنند و حرفها و تهمتهایی بهم میزنند که در ایران هم اصولگراها و اصلاح طلبها این کار را میکنند. در آمریکا یک نیرو و رهبری میخواهد که معاملهی بزرگ را روی میز بگذارد، آن فرد بایدن و ترامپ نیست. این وضعیت نگران کننده است. اینکه بایدن یا ترامپ ببرد در واقع پنجاه پنجاه است. در واقع شکست دادن رییس جمهوری که روی کار است، آن هم برای بایدن که شناخته شده است و در واقع اوبامای دیگری است، کار آسانی نیست. به نظر من احتمال ندارد بایدن به این سادگیها برنده شود، اگر فردا در آمریکا انتخابات برگزار میشد، بایدن برنده نمیشد. اما اینکه در زمان انتخابات چه اتفاقی میافتاد به وضعیت اقتصاد آمریکا برمیگردد. در واقع به این بستگی دارد، معاملهی بزرگ را کدام حزب روی میز میگذارد. حزب جمهوری خواه وضعیت بهتری دارد و شاید بتواند معامله را روی میز بگذارد، زیرا در صحنهی قدرت است. دموکراتها از نظر فکری به معاملهی بزرگ نزدیکتر هستند اما متاسفانه این حزب در سالهای گذشته بسیار کوته نظرانه عمل کرده است. برنی سندرز را بیرون میکند زیرا رادیکال است و بایدن را چون معتدل است به وسط میآورد. آیندهی آمریکا و دنیای پس از کرونا دیگر اعتدال نمیپذیرد. شما یا در طرف راست راست یعنی فاشیسم یا طرف چپ چپ هستید و این نظر شخصی من است. این دو قطبی حتما در آمریکا و در دنیای پس از کرونا اتفاق میافتد.»
این استاد دانشگاه دربارهی برنامهی سلامت جو بایدن میگوید: «سطح سلامت مهم است، اگر برای دموکراتها سطح سلامت مهم بود، برنی سندرز باید کاندید حزب میشد نه بایدن. زیرا سندرز برنامهی سلامت سوسیالیستی داشت، مثل اروپا و کشورهای اسکاندیناوی. اما به او گفتند زیادی تند و رادیکال و چپ هستی و یک نفر را میخواهیم که معتدل باشد. کرونا این اعتدال و مرکزیت را از بین میبرد. کرونا به جایی میرود که برنی سندرز میگفت باید برویم. این نکتهی مهمی است باید به آن توجه شود، البته الان برای دموکراتها دیر است که دوباره برنی سندرز را به جای بایدن بازگرداند. همیشه برای آمریکاییها در انتخابات حرف اول را سیاست و حرف دوم را روابط بین الملل میزند. آمریکاییها از نیروها و رهبران سیاسیای که به اقتصاد کم توجه هستند، یا دربارهی اقتصاد برنامهی دقیقی ندارد، علاقهای ندارند، هیلاری کلینتون باخت زیرا الکترال دید این خانم همیشه از این سمت به آن سمت میپرد و یکبار با راستیها و یکبار با چپها میپرد. اما ترامپ در یک سمت ایستاده بود. یعنی دقیقا سمت دست راست است. دقیقا در عمل هم همانطور رفتار میکرد. پس رای آورد. آمریکاییها در سیاست خارجی نیز رهبران ضعیف را دوست ندارند، به نظر من علت اینکه حزب دموکرات در انتخابات قبلی باخت، یکی از دلایل آن سیاست خارجی ضعیف اوباما بود. نیروهای راست و تند آمریکایی اصلا دوست نداشتند که بروی و در مقابل پادشاه عربستان خم شوی. یا اینکه با ایران معاملهی برجام را انجام دهی و به او پول هم بدهی.
آمریکاییها این را دوست نداشتهاند، از حزب بریدهاند، برای اینکه دیدند این حزب در سیاست خارجی مماشات میکند و در مقابل کشورهای ضغیف هم قوی نیست چه برسد به چین. در این میان ترامپ آمد و با قدرت صحبت کرد که «اگر من بیایم شقالقمر میکنم» در چارچوب اقتصادی راست صحبت میکرد پس برنده شد. اما آقای بایدن در این زمینه که در سیاست خارجی چقدر میتواند با قدرت عمل کند، هنوز جای سوال است. دنیای پس ار کرونا، دنیای دعوا و رقابتهای تند و شدید بین کشورها است. هم اکنون همه به دنبال چین راه افتادهاند، آمریکا ممکن است با چین وارد جنگ شود. دنیای بعد از کرونا دنیای نظامیگری، دولتهای قدرتمند و فاشیسم است. دنیای دموکراتیک و رهبران ضعیف و دموکرات نیست. یکی از بزرگترین ضعفهای بایدن همین است، من اگر به جای بایدن بودم و میخواستم برنده شوم، تند میرفتم و فاشیست بازی راه میانداختم. چون آمریکاییها به آن سمت میروند، آیندهی آمریکا فاشیسم ملی است. آمریکا دارد میبازد و اگر اقتصاد آن ۳۰ درصد افت کند، حتما با دنیا جنگ خواهد کرد. شوخی نداریم و این کشور امپریالیستی است. آمریکا قبول نمیکند اقتصاد دوم و سوم دنیا باشد. بزرگترین امتیاز او علاوهبر اقتصاد نیروی نظامی آن است. ۷۰۰ میلیارد دلار بودجهی نظامی آمریکا است.
پس با این تفاسیر من جریانات انتخابات را وسیعتر میبینم و مردم آمریکا وقتی بحث انتخابات میشود، اولا دقیق نگاه خواهند کرد، چه کسی برنامهی اقتصادی بهتری دارد و معامله بزرگ روی میز است یا خیر. به هر حال مقایسهای میان بایدن و ترامپ خواهند کرد تا ببینند چه کسی حریف میدان اقتصاد خواهد شد. میدان جدید اقتصادی در دنیا راه افتاده است، چین اقتصاد اول را دارد و اقتصاد اروپا ضعیف شده و آمریکا ۳۰ درصد در اقتصاد باخته است. پس این میدان، محل دعوای نظامیها و آدمهای قلدر است. بنابراین برروی این مسائل تصمیم میگیرند، اما آیا حزب دموکرات میتواند با این وضعیت خود را هماهنگ کند؟
یکی اینکه برنامهی اقتصادی باید ارائه شود که با این ۲۵ تا ۳۰ درصد سقوط اقتصاد مقابله کند و کشور را از افسردگی خارج کند و دوم اینکه دنیای پسا کرونا در مقابل رقبای خشن، ناسیونالیست و فاشیستی که بین کشورها شکل میگیرد، مقابله و عرض اندام کند. مردم در رای گیری به این اصلها توجه میکنند. اما اینکه اوباما و سندرز به بایدن کمک کنند، پس او برنده شود، این درست نیست. اوباما، سندرز و جو بایدن هزاران نفر از آدمهای گندهی آمریکا در حزب دموکرات و بسیاری از بزرگان حزب جمهوری خواه در مقابل ترامپ از هیلاری کلینتون حمایت کردند اما خانم کلینتون باخت. ترامپ نه فقط حزب دموکرات را شکست داد بلکه حزب جمهوری خواه را هم شکست داد. ترامپ با مردم بالا آمد. نیروی عظیمی از مذهبی، فاشیست، ناسیونالیست و فقیر و سرخورده را جمع کرد و در دهان بقیه زد. طرف دموکراتها اوباما، آقا و خانم کلینتون، بایدن و سندرز همگی بودند اما نتوانستند ترامپ را شکست بدهند. در انتخابات بعدی اوباما و سندرز فاکتور نیستند. اصلا مشخص نیست برنی سندرز چگونه میخواهد وارد میدان شود؟ جالب است در انتخابات گذشته هم برنی سندرز از هیلاری کلینتون حمایت کرد اما طرفدارهای برنی سندرز اکثرا به کلینتون رای ندادند. برای اینکه طرفداران سندرز رادیکال و ایدئولوژیک هستند و فقط پشت سر برنی سندرز هستند. اگر سندرز نباشد به هیلاری رای نمیدهند. این اتفاق معمولا نمیافتد.
حمایت اوباما از بایدن نه تنها مثبت نیست، بلکه منفی است
گاهی اوقات در آمریکا حمایت آدمهای بزرگ نه تنها مثبت نیست بلکه منفی است. اینجا مثل ایران نیست؛ مردم دوست ندارند آقای اوباما مثلا به آنها بگوید بروید و به حسن رای دهید. یا آقای خاتمی بیاید و بگوید به همهی این سی نفر رای بدهید یا کلا به این لیست رای ندهید. در آمریکا فرهنگ سیاسی متفاوت است و دموکراتیک است و برخی فکر میکنند چون اوباما پشت سر بایدن است پس برنده خواهد شد. اگر اوباما بر طرفداری خود از بایدن اصرار کند نتیجهی منفی دارد و این اتفاق هم برای خانم کلینتون افتاد. اوباما تمام زور خود را زد و تازه رئیس جمهور بود اما باز هم نتوانست. باید واقعبین باشیم، در ایران یک عدهای دوست دارند به خاطر برجام بایدن برنده شود، البته این غلط است. رابطه ایران و آمریکا خیلی به حضور دموکرات و جمهوری خواهها ربطی ندارد، مسائل عدیدهای پشت پرده هست، این را برای کسانی میگویم که به پیروزی بایدن دل خوش کردهاند و کسانی که فکر میکنند اگر ترامپ رئیس جمهور شود برای ایران خطر ایجاد میشود، هر دوی این گروه اشتباه میکنند. درک غلط آنها نیز از رابطهی ایران و آمریکا از ماجرای برجام میآید. فکر میکنند چون بایدن و اوباما با برجام همراه هستند، اینها دوست ایران هستند. پس اینها یهتر هستند و اگر به برجام بازگردند، اوضاع بهتر میشود.
تاریخ رایطهی ایران و آمریکا را اگر نگاه کنید، بیشتر ۷۰ درصد تحریمهای ایران از طرف دموکراتها به ویژه بیل کلینتون و اوباما بوده است، بیش از ۶۰ درصد تحریمهای روی ایران را این دو نفر برنامهریزی کردند. پدر ایران را اینها درآوردهاند. پس اینکه دموکراتها چقدر برای ایران خوب هستند، دروغ است. تاریخ چهل سالهی گذشته نشان میدهد، جمهوری خواهان برای جمهوری اسلامی بهتر بودند و کمترین تحریمها را جمهوریخواهها بر ایران تحمیل کردهاند و هیچ وقت با ایران نجنگیدند. بنابراین نباید فراموش کرد که دموکراتها خیلی برای ایران خوب نیستند. نکتهی دوم برجام است، برخی فکر میکنند چون برجام را دموکراتها به ایران دادند پس بهتر هستند. از همان روز اول که مذاکرات برجام شروع شد. بنده بارها گفتم این قرارداد یک ساله است. دلایل را هم قبلا گفتهام. اوباما میخواست تاریخ بسازد و ایران هم در آن مقطع وضعیت بسیار بدی داشت، معاملهی موقتی شد و ایران برنامهی هستهای خود را به نوعی متوقف کرد و آمریکا هم تحریمهای ثانویه را رفع کرد، تحریمهای اولیه را در برجام برنداشتند، از جمله تحریم از طریق معاملات دلاری. درک غلطی در ایران وجود دارد و نیروهای هوچی در داخل کشور یک جوری به مردم گفتند که انگار با برجام گلستان میشود. تاریخ نشان داد که تحلیل من درست بود و حالا میگویند اگر سپاه موشک بالا نمیآورد، برجام درست بود، اما اصلا موشک در برجام نبود. ربطی به برجام نداشت اصلا فکر کنید سپاه با اسراییل جنگید باز هم این ربطی به برجام نداشت، مغلطه میکنند.
آقای جان کری گفت اگر ما هم به جای ترامپ بودیم و ایران با ما بر سر دخالتهای خود در منطقه کنار نمیآمد باز هم دبه میکردیم. ایران قرار نبود سر موشکها و قدس با آنها معامله کند. برجام برای مسالهی هستهای بود و ایران سیستم خود را نابود کرد و تمام شد. اوباما وقتی رئیس جمهور بود، چندین بار ایران را تحریم کرد و هم سر قضیهی ویزا پدر ایران را درآورد و گفت هرکس به ایران برود حتی نمیتواند به آمریکا سفر کند. کسی که برجام را فلج کرد، اوباما بود. ترامپ وقتی رئیس جمهور شد از برجام بیرون نرفت، ترامپ یک سال و چند ماه با برجام بود. مرتب قرار داد را تمدید کرد و در عین حال از ایران خواست مذاکرهی جدیدی کند، متاسفانه کسانی در ایران فکر مسوولان بالا را خراب کردند و نگذاشتند مذاکره شود.
ترامپ هم فرصت و هم تهدید ایران بود و نباید آن را به تهدید تبدیل میکردند که کردند. اوباما نقض برجام را آغاز کرده بود و ترامپ بعد از اینکه تقاضای مذاکرهی او پاسخ داده نشد، پس از آن بیرون آمد. بعدها سپاه را تروریست خواند و تحریم کرد اما مساله این بود، مثل بقیهی جاها میخواست با ایران هم مذاکره کند. با دیگرانی که ترامپ مذاکره کرد، چیز عجیب و غریبی از آنها نگرفت حتی چیزهایی را هم از دست داد اما خواست بگوید من مذاکره کردم نه اوباما. متاسفانه ایران این را متوجه نشد هنوز هم عدهای در ایران این نکته را متوجه نشدهاند که تصادفا هنوز هم ترامپ فرصت بهتری از جو بایدن است. بایدن میگوید اگر رییس جمهور شوم به برجام باز میگردم، به کجای این برجام میخواهد باز گردد؟
تقریبا غیر ممکن است، در وضعیت بعد از کرونا آمریکا چارهای ندارد تا با ایران شدیدتر و تندتر صحبت کند. جو بایدن اگر بخواهد کمی کوتاه بیاید مردم آمریکا او را تکه و پاره میکنند. این دنیای زمان اوباما نیست. دنیای دیگری شکل خواهد گرفت، ایران بیجهت به این انتخابات امیدوار است، وقت خودش و مردم را تلف میکند. اینکه بایدن بیاید قرارداد بهتری نصیب ایران میشود، همچین چیزی درست نیست. بیش از سی سال میگویم این رابطه را درست کنید، سرطان دارد. الان به جایی رسیدهاند که میگویند جو بایدن بیاید. در این اواخر آقای روحانی و ظریف میگفتند اصلا نباید با ترامپ مذاکره کرد و میگفتند اگر ترامپ به برجام بازگردد ما مذاکره میکنیم، ترامپ که یک سال و نیم در برجام بود، حالا از برجام بیرون رفت میگویید برگرد تا مذاکره کنیم، آن زمانی که در برجام بود چرا مذاکره نکردید؟ عقل سالم، تدبیر، مدیریت و درک درست از روابط بین المللی وجود ندارد، یک بچه هم اینطوری رفتار نمیکند، چه برسد به وزیر خارجه و رییس جمهور یک کشور. و اینکه جو بایدن میخواهد چه کار کند؟ او بسیار آدم ضعیفی است.
هرچند ترامپ طرفدار نتانیاهو و اسرائیل است اما یکی از افتخارات بایدن این است در تاریخ سیاست آمریکا هیچ کس به اندازهی او طرفدار اسرائیل نبوده است، این را بارها و بارها گفته است. این همان جو بایدنی است که طرح تجزیه عراق را صادر کرد، این همان طرحی است که ترامپ با آن مخالف بود. من یک دموکرات هستم و جو بایدن دوست من است. از واشنگتن به لس آنجلس او را خانهی یکی از دوستان خود بردهام و این را همه میدانند، آقای جان کری را هم همینطور. بسیار به دموکراتها نزدیکتر هستم، اگر جو بایدن رئیس جمهور شود برای امیر احمدی بسیار عالی خواهد بود، نه از ترامپ خوشم میآید و نه اینکه دست راستی او هستم. هیچوقت با او کار نکردهام اما واقعبین هستم. برای جمهوری اسلامی لزوما جو بایدن بهتر از ترامپ نیست. جمهوری اسلامی باید وضعیت آمریکا و نیروهایی که در آن کشور شکل میگیرد را خوب بررسی کند. وضعیت خود را بررسی کند و منافع ملی کشور را روی میز بگذارد. براساس آن تصمیم بگیرد. اگر من شخص اول مملکت باشم منتظر انتخابات آمریکا نمیایستم. اینکه در نوامبر هر اتفاقی بیافتد چه ربطی به منافع ملی دارد. منافع ملی ما حکم میکند همین فردا بنشینیم و ببینیم با ترامپ چه کنیم. ترامپ همین الان هم میگوید مذاکره کند. اولین رییس جمهوری است که مذاکرهی جامع میخواهد و میگوید باید رابطهی این دو کشور را عادی کنم. کلمهی عادی را هیچ رئیس جمهوری در آمریکا به کار نبرده است.
همچنین میگوید به ایران کمک کنم و تحریمها را بردارم. اعتقاد دارم اگر ایران وارد میدان شود، ترامپ این کار را خواهد کرد اما باید در ایران یکی این تصمیم را بگیرد امیدوار هستم آقای [آیت الله] خامنهای شخصا پا پیش بگذارد. ظریف و روحانی در این حد نیستند و قادر به مذاکره هم نیستند. آقای خامنهای پا پیش بگذارد، یک تیم تخصصی و نظامی به میدان بیاید و نظامیها هم باشند و نیروهای ملی و وطن پرست معتقد هم حضور داشته باشند. بعد از انتخابات ایران و آمریکا همین اتفاق خواهد افتاد. اگر دولت نیمه نظامی در ایران به میدان بیاید با آمریکا مذاکره خواهد کرد، ده ماه دیگر این جریان اتفاق میافتد و دیر و یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. دولت نیمه نظامی مذاکره میکند و از آمریکا امتیاز هم میگیرد و آمریکا هم مجبور است امتیاز بدهد. هرچه زودتر این کار انجام شود، بهتر است وضعیت مردم خوب نیست. کارد به استخوان رسید است. اما باید دید چه میشود.