به گزارش سایت خبری مدآرا؛روزنامه فرهیختگان گفتوگویی با محمدرضا باهنر، نماینده چندین دوره مجلس شورای اسلامی و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین انجام داده است که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
انتخابات بیشتر برمبنای شور و هیجان است
الان بهترین کاری که چند دوره صداوسیما و رسانه ملی میکند، البته از جهاتی کار مفیدی هم است، همین مناظرههای تلویزیونی است. ولی آنجا بهجای اینکه بر عملکردها، تجارب، توانمندیها، صداقت در رفتار، احاطه بر اینکه یک حکمرانی خوب چیست، تکیه شود، مثل رینگ بوکس میماند، بگم بگم، نگویم نگویم، من تو را لوله میکنم، آن یکی دیگری را لوله میکند و… بعضیوقتها یکباره یکی از اینها یک تکه به آن یکی میپراند و با همین حرف یک میلیون رای جابهجا میشود. لذا انتخابات بیشتر برمبنای شور و هیجان و این چیزهاست.
نگران آینده مردمسالاری دینی در غیاب احزاب قدرتمند ضابطهمند هستم
من یک جملهای میگویم یک مقدار سنگین است ولی خوب باز هم تکرار میکنم، اصولا من بر آینده مردمسالاری دینی در غیبت سه چهار حزب فراگیر قدرتمندِ ضابطهمند در چارچوب قانون اساسی نگران هستم. بیمناکم که بهتدریج یا از جمهوریت نظام خراطی بشود و به اصطلاح باریک شود و یا از اسلامیت نظام. درحالیکه این مردمسالاری دینی هدیهای است به نسلهای آینده و باید از آن مراقبت کرد. یکی از ابزارهای مواظبت جدی داشتن چند حزب کارآمد است.
حداکثر دید روسای جمهور ۸ ساله است
متاسفانه در غیبت احزاب مردم مجبورند آدمها را تجربه کنند بهجای اینکه احزاب را تجربه کنند. بعد از دو سه دوره هم احتمالا مردم پشیمان میشوند و میگویند بیخود به این رای دادیم، این راستی بود، آن چپی بود، این لیبرال بود، آن رادیکال بود. درعینحال در کشورهایی که چند حزب اصلی و موثر دارند مردم بالاخره بعد از دو سه دوره میفهمند که این حزب چه کاره است، آن حزب چه کاره است و انتخاب بلندمدتی خواهند داشت.
احزاب تفاوت مهمی با افراد دارند، تجربه نشان داده نمایندگان مجلس اغلب یکدورهای هستند، روسای جمهور نهایتا دو دوره هستند و خب روسای جمهور ما هم حداکثر دیدی که دارند، دید هشت ساله است. اساسا روسای جمهور ۲۰ ساله و ۳۰ ساله و ۵۰ ساله فکر نمیکنند و خودشان را هم مسئول نمیدانند که فکر کنند و تدبیر داشته باشند.
آنچیزی که ما در ذهن مردم تزریق میکنیم ۱۰ برابر واقعیت است
متاسفانه مرتب ما رقابتهای سیاسی را به همهچیز میخواهیم تسری بدهیم. مثلا الان تریبون مجلس را باز کنید از «ب» بسم الله تا تای تمت میگویند همه مسئولان ناکارآمدند یا میگویند همه فاسدند. من فساد و ناکارآمدی و عدم پاسخگویی به مطالبات مردم و… را قبول دارم ولی آنچیزی که ما در ذهن مردم تزریق میکنیم ۱۰ برابر واقعیت است.
مشارکت پایین در انتخابات مجلس یک آژیر خطر است
متاسفانه در انتخابات مجلس که نیروهای خوبی هم در آن پیروز شدند، انشاءالله که خدا هم توفیق بدهد، از نظر حضور مردم، رکوردش رکورد کمینه بود، ( به قول کارشناسان هواشناسی)، ما بعد از انقلاب این میزان مشارکت را نداشتیم. این هم یکی از آژیرهای خطر است.
غیر از رهبر انقلاب همه ناامیدی را تزریق میکنیم
رسانه ملی، روزنامهها، سایتها و… بهدلیل رقابتهای غیرضروری سیاسی، عموما ناامیدی را تزریق میکنند. در مملکت ما غیر از، تاکید میکنم غیر از مقام معظم رهبری که همواره علاقهمندند امید را تزریق کنند، آینده روشن را تصویر کنند، بقیه افراد همه با هم داریم ناامیدی را تزریق میکنیم.
رقابتهای سیاسی را هم بیخودی توسعه میدهیم. من جاهای دیگر تجربه نداشته باشم اما اینجا تجربه دارم، بهصورت قاطع میگویم حداکثر ۱۰درصد از تصمیمات مجلس سیاسی است، بقیهاش سیاسی نیست، مساله بودجه، مساله یارانهها، مسائل مربوط به سیاست خارجی، بهداشت و… عموما هیچکدامشان سیاسی نیستند ولی متاسفانه ما همه مسائل را سیاسی میکنیم.
دوره مدیریت تکنفره تمام شده است
من زمان دولت آقای احمدینژاد، بارها و بارها گفتهام که مشکلات اقتصادی کشور ۳۰ تا ۳۵درصد مربوط به تحریمهای خارجی است، ۶۰درصد مربوط به ندانمکاریهای خودمان و بروکراسی سنگین است… . اوایل دولت آقای روحانی هم همین را میگفتم. حتی آقای روحانی یکبار در سخنرانیاش چنین حرفی را زد و گفت حدود ۳۰، ۴۰ درصد مشکلات ما تحریمهاست. امروز تحریمها شدیدتر شده و شاید این عدد به ۵۰درصد رسیده باشد. اما هنوز من مدعی هستم ۵۰درصد دست خودمان است. از طرف دیگر من معتقدم اصلا مدیریت تکنفره دورهاش تمام شده است، باید، یک سیستم یا سازمان یک خرد جمعی، یک تیم وارد شود و مسائل را حل کند.
در دولت و مجلس کسی دغدغه جدی اقتصاد مقاومتی ندارد
اجازه دهید آب پاکی را روی دستتان بریزم، در مجلس و در دولت کسی را که دغدغه جدی اقتصاد مقاومتی داشته باشد، نداریم. چرا؟ چون این کارها خرج دارد! هزینه دارد! زحمت دارد! و ما کسی را از این بابت نداریم که هزینه بدهد.
دولت یازدهم و دوازدهم اصلاحطلب است و فرافکنی فایده ندارد
نکته بعدی اینکه اگر مجلس یازدهم بتواند در طول این مدت، دو یا سه کار موثر با ذائقه مردم را انجام دهد، میتواند شانس جریان اصولگرا را بالا ببرد. درست است که بسیاری از اصلاحطلبها میخواهند کارنامه آقای روحانی را از خودشان جدا کنند ولی هرچه باشد، بالاخره دولت یازدهم و دوازدهم دولت اصلاحطلب بوده و فرافکنی فایده ندارد. درمجموع جریانات بهنفع اصولگراهاست اما مشروط بر اینکه اصولگراها بتوانند ظرف هشت ماه دو تا سه کار ماندگار و موثر انجام دهند.
طبق استراتژی ما آمدن ترامپ و بایدن فرقی نمیکند
ما میگوییم مردم خود منطقه باید تصمیم بگیرند، نه اینکه یک عده غاصب بیایند صاحبان خانه را بیرون کنند و بعد بخواهند تصمیم بگیرند. بنابراین طبق استراتژی ما آمدن ترامپ و بایدن فرقی نمیکند. اما ترامپ حرفهای دوپهلو میزند و میگوید اگر من انتخاب شدم یکماهه مشکلم را با ایران حل میکنم! به او باید گفت مرد ناحسابی تو اگر میخواستی حل کنی چهار سال وقت داشتی، اولین کار بیعقلی که کردی از برجام یکطرفه بیرون رفتی. این داستان آمدن ترامپ یا بایدن از نظر منافع درازمدت برای ما هیچ فرقی نمیکند.
امتناع آمریکاییها از حمله به ایران بهدلیل ناتوانی آنهاست
این آمریکاییها نه امروز، نه دیروز، نه در زمان بوش پدر نه در زمان اوباما به قول مقام معظم رهبری اگر یک روز مطمئن شوند که با حمله نظامی میتوانند بر ما غلبه کنند، هیچچیز را رعایت نمیکنند و همان روز حمله میکنند، اگر حمله نکردهاند چون تحلیلشان این است که نمیتوانند، نه اینکه نخواستهاند یا علاقه داشتهاند به ما یا حقوق بشر را رعایت میکردند، نه، آنها بارها نشان دادهاند با خشنترین رفتار میروند و غصب و تصرف میکنند.
ملت ایران نمیگذارند خواب آمریکاییها تعبیر شود
اینکه ترامپ میخواهد شمشیر تیزش را نشان بدهد جزء تاکتیکهای اوست. بایدن هم که بیاید یک احتمال وجود دارد و آنها یک خوابهای آشفتهای میبینند که ما درجریان هستیم و نمیگذاریم این خواب تعبیر شود. یعنی ملت ایران نمیگذارند این خوابها تعبیر شود.
ما باید همواره نگاهمان به توانمندیهای خودمان باشد
درحالی که بعضیها فکر میکنند اگر بایدن بیاید خیلی اتفاقات مهمی میافتد! خیر؛ ما باید همواره نگاهمان به توانمندیهای خودمان باشد و این اعتقاد و این باور را داشته باشیم. باز تکرار میکنم آمریکا به معنای حاکمیت آمریکا نه به معنای دموکراتها و جمهوریخواهان، اگر به این نتیجه برسد که ایران را با تصرف نظامی هم میتوان شکست داد، یک لحظه تردید نمیکردند. اما تحلیلشان این است که نمیتوانند و حتما هم این تحلیل پابرجاست و معادلات منطقهای و قدرت روزافزون مقاومت نشاندهنده این معناست.