به گزارش مدارا، با اخراج سفرای لبنان از ریاض و منامه، فضای سیاسی خاورمیانه وارد فاز جدیدی از التهابات دیپلماتیک شده و این مسئله بر میزان تنشهای موجود میان بازیگران منطقهای افزوده است.
قاسم محبعلی، مدیرکل سابق اداره خاورمیانه وزارت خارجه و سفیر پیشین کشورمان در مالزی و یونان ضمن تشریح تبعات این اقدام از سوی عربستان سعودی بر تحولات منطقه، اظهار داشت: اخراج سفیر لبنان از عربستان و بحرین در پی انتشار اظهار نظری انتقادی از سوی یکی از وزرای کابینه دولت لبنان درخصوص جنگ یمن صورت گرفته و این در حالی بوده که این مقام مسئول، مدعی بیان این اظهارات در پیش از تکیه زدن بر سمت کنونی شده است. البته موضع سعودیها با لبنان، همواره برخورد از بالا و یک طرفه بوده و به رغم مشی میانهروی از سوی میقاتی، چندان رضایتی از حضور او در دولت این کشور ندارند.
وی افزود: سعودیها به دنبال فرصتی بودند تا میقاتی و دولتش را تحت فشار قرار داده و ترکیب معتدل دولت او را بر هم بزنند. قرار است تا ظرف مدت چند ماه آینده، انتخابات ۲۰۲۲ در لبنان برگزار شود و از همین روی نیز، اکثر اتفاقات و اقدامات رخ داده در منطقه در قبال این کشور با این انتخابات و سرنوشت آن گره خورده است.
این تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، تصریح کرد: در انتخابات پیشین لبنان، ائتلاف حزب الله و مسیحیان موفق به کسب اکثریت کرسیها شد و در سوی مقابل، ائتلاف سعد حریری و جریان ۱۴ مارس با بخشی از مسیحیان در این رقابت ناکام ماند. در همین راستا شاهد بودیم که هم ریاض و هم واشنگتن، بیروت را تحت فشار قرار دادند. الان هم بنا ندارند تا اجازه توفیق به دولت کنونی دهند و همه اقدامات صورت گرفته اخیر به نوعی، آتش تهیه انتخابات بعدی در لبنان است.
محبعلی، خاطرنشان کرد: وضعیت لبنان به نوعی، محصول توافقات و تفاهمات منطقهای و بینالمللی است. به همین لحاظ به نظر میرسد که سعودیها به دنبال فرصتی میگشتند که جایگاه میقاتی را در جهان عرب بر هم بزنند.
تهران رابطه خود با حزبالله را خارج از خواست و اطلاع بیروت تنظیم میکند
این دیپلمات برجسته در ادامه نیز با اشاره به نقش تهران در تحولات لبنان و ارسال محموله اخیر سوخت به بندر بیروت از سوی ایران، تاکید داشت: رابطه ایران و لبنان، یک وضعیت پارادوکسیکال دارد. به این صورت که در عین اینکه تهران با دولت مستقر در لبنان، روابط دیپلماتیک دارد در سوی دیگر، روابط خود با یک جریان در این کشور را خارج از خواست و اطلاع این دولت تنظیم میکند. اگرچه حزب الله در دولت لبنان حضور دارد اما، روابط خود با تهران را در چارچوب دولت لبنان تنظیم نمیکند.
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه، اذعان داشت: بنابراین، نمیشود که شما هم با یک دولت رابطه دیپلماتیک داشته باشید و به طور همزمان در آن کشور، جدای از دولت با یک گروه رابطه برقرار کنید. امری که مناسبات تهران و بیروت را آسیبپذیر کرده و همواره باید در انتظار یک تشنج و بحران در این حوزه باشیم.
ایران در شکل پارادوکسیکالی، رابطه خود با حزبالله را جدای از دولت لبنان تعریف کرده
محبعلی، همچنین با اشاره به نقش حزبالله نیز، عنوان داشت: سیاست لبنان، هیچ گاه در چارچوب درگیری با اسرائیل نبوده و اساسا دولت این کشور، نخستین دولتی بوده که مرزهای خود را با تلآویو تعیین حدود کرده و در هیچ جنگی با این کشور شرکت نداشته است. بنابراین، اینکه تهران و حزبالله مدعی هستند که جدای از دولت لبنان یک سیاست جداگانهای در قبال اسرائیل و سوریه دارند به هیچ وجه مورد وفق نظر دولت این کشور نیست.
وی، ادامه داد: دولت لبنان، هیچ گاه موافق حضور حزب الله در جنگ سوریه نبود. البته، این مسئله به این معنی نیست که گروههای مسلح دیگری در لبنان حضور نداشته و روابط خود را با بازیگران منطقهای و بینالمللی تعریف نمیکنند. اما هم آمریکا، هم عربستان و هم فرانسه در تلاش هستند تا این روابط را در چارچوب دولت لبنان حل و فصل کنند. همانگونه که گفته شد، ایران در شکل پارادوکسیکالی، رابطه خود با حزبالله را جدای از دولت لبنان تعریف کرده است. امری که هم آمریکا و هم جهان عرب با آن مخالف بوده و طبعا اسرائیلیها نیز، این مسئله را به عنوان تهید جدی برای امنیت خود تلقی میکنند. این بازیگران، طبعا از هر وسیلهای استفاده میکنند تا این رابطه را بر هم بزنند.
مسکو و تا حدی دولت دمشق، موافق سیاستهای تهران در قبال تلآویو و آینده سوریه نیستند
سفیر سابق کشورمان در مالزی و یونان همچنین، اشارهای نیز به نقش مسکو و مناسبات ایران و روسیه در این منطقه داشت و خاطرنشان کرد: اتفاقی که در سوریه افتاد، یک توافق و هماهنگی مسلحتی بود که به موجب آن، ایران و روسیه با یکدیگر دست به همکاری زدند. مسکو و تا حدی دولت دمشق، موافق سیاستهای تهران در قبال تلآویو و آینده سوریه نیستند. اسد در سال ۲۰۱۵ به ایران و حزبالله برای سرکوب مخالفین مسلح خود تکیه کرد، نه برای مقابله با اسرائیل.
محبعلی، یادآور شد: در سال ۲۰۱۵، روسها بر این گمان بودند که بدون نیاز به دخالت آنها و با ایفای نقش از سوی ایران و حزبالله، اسد در قدرت ماندگار میشود و مسکو میتواند وارد عمل شده و با تغییر سیاست خود، خواستار خروج تهران از سوریه شود. اما در این سال، حلب در دست مخالفین بوده و دمشق نیز در آستانه سقوط قرار داشت و از همین رو، روسها به این نتیجه رسیدند که بدون دخالت روسیه، امکان باقی ماندن اسد در قدرت و تثبیت منافع و تفاهمات فیمابین وجود نخواهد داشت.
ازدواج ایران و روسیه در سوریه مصلحتی بود
وی در ادامه، گفت: بنابراین از همان زمان، روسیه به صورت هوایی و ایران به کمک نیروهای خود از ملیتهای پاکستان، افغانستان و عراق به شکل زمینی و پیشگام در سوریه وارد عمل شدند. الان آن موضوع به نوعی منتفی شده و با توافقاتی که روسها با ترکیه کسب کرده و هماهنگیهایی که با واشنگتن و تلآویو در حال رسیدن به آن هستند، دیگر نیازی به حضور نیروهای زمینی و کلاسیک به آن شکل در سوریه وجود ندارد.
این دیپلمات با سابقه وزارت خارجه، بیان داشت: بنابراین به نظر میرسد که ازدواج ایران و روسیه در سوریه مصلحتی بوده و ما در هیچ زمینهای، چه در قفقاز، چه آسیای میانه، چه خزر و بخصوص در حوزه انرژی، اتحاد استراتژیکی با روسها نداریم. حتی در سوریه نیز، منافع مشترک درازمدت نداریم. امنیت اسرائیل به نوعی، سیاست داخلی روسیه محسوب شده و بالغ بر ۲۰درصد جمعیت اسرائیل، روستبار هستند. بنابراین، سیاست ایران و روسیه در قبال اسرائیل، هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارد.
رابطه تهران و مسکو، یک عشق یک طرفه است
وی در پایان نیز، تصریح کرد: روسها در قبال کشورهای عربی نیز به دنبال روابط نزدیک به دولتهای منطقه خلیج فارس هستند و مثلا اگر وزرای خارجه قطر یا عربستان به روسیه سفر کنند، پوتین بلافاصله آنها را در کرملین میپذیرد اما اگر وزیر خارجه ایران به مسکو سفر کند، چنین دیداری صورت نخواهد گرفت. به عبارت دیگر، پوتین سطح رابطه خود با ایران را در یک مرتبه پایین تعریف کرده و به قول معروف، رابطه تهران و مسکو، یک عشق یک طرفه است.