به گزارش مدارا، محمود اکبری کیا، روزنامه نگار و فعال رسانه ای در یادداشتی برای روزنامه آرمان نوشت: حمله موفقیتآمیز موشکی به مقر عناصر موساد در اربیل عراق توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، باعث شد تا نیروهای رژیم صهیونیستى متحمل خسارتهای سنگینی شوند.
اینکه این عملیات چه تاثیری در روابط خارجه جمهوری اسلامی ایران با کشور عراق خواهد داشت یا اینکه ایران سیاست نظامی را در کنار مذاکرات وین و احیای برجام دنبال میکند یا آیا این حمله موشکی در سرنوشت برجام و توافقات احتمالی تاثیرگذار خواهد بود یا اینکه ایران در آستانه توافق وین قدرت نظامی و دفاعی خود را به رخ اروپا و آمریکا کشید و نشان داد و در خصوص قدرت دفاعی خود حاضر به مذاکره نیست تنها چند بُعد از اقدام اخیر نیروهای مسلح علیه عناصر متخاصمی بود که طی سالهای اخیر در نزدیکی مرز ایران اقدام به ایجاد پایگاه نظامی کرده بودند است.
کسانی که در پی توطئهافکنی علیه جمهوری اسلامی هستند باید بدانند که هیچ اقدامی علیه ایران بیجواب نخواهد ماند.
اما آنچه که بعد از این حمله موشکی مورد توجه قرار گرفت موضوع پوشش خبری و تعداد کُشتهها در این حمله است.
برخی رسانههای داخلی بعد از این اقدام نظامی ایران به اربیل عراق شروع به اعلام تعداد کشتهها و اسامی آنها که بیشترشان از افراد مسئول در موساد بودند، کردند این در حالی است که چند ساعت پس از انتشار این حمله موشکی ارقام و اسامی اعلام شده از سوی رژیم صهیونستی و رسانههای خارجی تکذیب شد.
آنچه که مورد انتقاد است رفتار این رسانهها نسبت به موضوعات امنیتی و نظامی است که سرعت را فدای دقت و صحت خبر میکنند و ممکن است این اقدام آنها اصل موضوع را به حاشیه ببرد.
مشابه چنین اقدامی را در حمله به پایگاه عین الاسد شاهد بودیم که میزان کشته و مجروحان روزها مورد کشاکش ایران و آمریکا بود و از خود حمله نظامی مهمتر شده بود.
انتظار میرود در چنین اقداماتی همانگونه که نیروهای مسلح و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای شناسایی و انجام عملیات دارای راهبرد مشخص هستند، در خصوص اطلاعرسانی و پوشش مناسب خبری آن استراتژی درستی را در پیش بگیرند.
امروز در شرایطی از دنیای تکنولوژی و رسانههای سایبری قرار داریم که قدرت رسانهها را میتوان برابر با برخی عملیاتهای نظامی دانست متاسفانه ما به عنوان رسانه هیچ برنامه روشن و مشخصی برای تقابل با این جنگ رسانهای نداریم و هر کجا که دستمان تنگ میشود اولین جایی که شروع به محدود کردن آن هم در بعد بودجه و هم آزادیهای معمول میشویم، رسانه است.
شاهد مثال این موضوع همین بودجه ۱۰۰ میلیاردی که از معاونت مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۴۰۱ کم شد. این در حالی است که دولت سیزدهم باید نگاه ویژهتری به رسانهها به عنوان بازوی اجرایی خود داشته باشد، چراکه رسانه به عنوان واسطه بین مردم و دولت نقش مهمی را ایفا میکند.