به گزارش سایت خبری مدارا؛ بولتن نیوز نوشت: خبرگزاری تسنیم ادعا کرد اسرائیل با ترور شهید سیدرضی بهدنبال این بود که ایران وارد درگیری مستقیم شود تا حمایتهای آمریکا بیشتر شود و جنگ گسترش یابد!!!
طبیعتا لازمه ادعای تسنیم این است که ایران هیچ نوع انتقامی نگیرد و الا اگر انتقام بگیرد و اعلام نکند باز هم رژیم صهیونیستی مدرک جور میکند و به مقامات آمریکایی دخالت ایران را ثابت میکند و آمریکا خشمگین میشود و یکباره جنگ گسترش پیدا میکند…
خبرگزاری تسنیم نیازی ندیده برای تحلیل خود دلیلی منطقی ذکر کند و به اشکالات جدی جریان انقلابی به این منطق پاسخ دهد اما در هر صورت برادران تصمیمساز به چند اشکال و سؤال ساده پاسخ دهند:
اول: تصمیمگیری طرف اسرائیلی بر اساس پیشینه رفتاری مسؤولین ایرانی تنظیم میشود و اسرائیل بر اساس تجربههای قبل بهخوبی میدانست مسؤولین ایرانی به این قبیل اقدامات یا پاسخ نمیدهند یا اگر پاسخ بدهند علنی نخواهد شد پس این ادعا که اسرائیل زد تا ما پاسخ مستقیم بدهیم یک تحلیل انتزاعی است و نمیتوان پشتوانه واقعی برای آن یافت.
دوم: بر فرض اگر جمهوری اسلامی ایران یکی، و تنها یکی، از فرماندهان نظامی رده بالای ارتش غاصب صهیونیستی را در انتقام خون سید رضی به هلاکت برساند و آن را اعلام کند، باز هم آمریکا، که این برادران از واکنشش ترس دارند، وارد معرکه میشود و قیامت بهپا میکند و جنگ را گسترش میدهد؟ یقینا خیر چراکه کشته شدن یک نظامی اسرائیلی، که آن هم در اثر اقدام حماقتآمیز اسرائیلیها کشته شده، آن مقدار اهمیت ندارد که آمریکا را به رویارویی مستقیم با ایران بکشاند.
سوم: راهبرد برادران ما این است: «نزنیم تا بیشتر نخوریم» آیا این منطق نقطه مقابل راهبرد رهبری نیست که علنا فرمودند: «اگر بزنند ده تا میخورند»؟!
چهارم: دایره و گستره این منطق تا کجاست؟! یعنی مقامات اسرائیلی تا چه سطح از مسؤولین را بزنند نمیخورند؟ بر فرض هدف اسرائیل از زدن سیدِ رضیِ عزیز این بود که ایران وارد درگیری مستقیم شود، طبیعتا وقتی ببیند مسوولین هوشمند ایران عکسالعمل نشان ندادند، مسؤولین سطح بالاتری را هدف قرار خواهد داد تا بالاخره ایران هم انتقامی بگیرد و آمریکا وارد شود و جنگ گسترش یابد و…
پنجم:ممکن است گفته شود انتقام توسط نیروهای نیابتی ایران (حزبالله و یمن و…) گرفته میشود.اولا این نگاه باعث میشود که جبهه مقاومت بهمرور مسؤولین ایرانی را بهعنوان عناصری عافیتطلب که مسوولیت جان و مسوولیت انتقامگیری از شهادت نیروهای خود را بهگردن دیگران میاندازد بشناسند و این یعنی فرسایش تدریجی اعتماد نیروهای مقاومت به مرکز مقاومت ثانیا این ادعا نیز با منطق رهبری سازگار نیست و رهبری به گروههای مقاومت بهعنوان نیروی نیابتی و اجارهای ایران نگاه نمیکنند بهعلاوه فاکتور کردن اقدامات نظامی روزانه جبهه مقاومت پای انتقام گرفتن از اسرائیل هم در شأن مسؤولین جمهوری اسلامی نیست. کما اینکه ربط دادن آتشسوزی فلان ماشین و تصادف بهمان شخص در خیابانهای تلآویو به «تاوان سخت» دلیل قابل دفاع ندارد.
الغرض؛ مسائل حساس منطقه غرب آسیا و جنگ فعلی غزه از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار است و نهادهای تصمیمگیر بهدور کلیشههای غیرمنطقی مرسوم باید به بهترین تصمیم که حافظ منافع کشور باشند برسند و بدان عمل کنند.