به گزارش سایت خبری مدارا؛ دنیای اقتصاد نوشت: مقام بلندپایه امیرنشین قطر در اولین سفر خارجی در دولت تازه مستقر شده ایران با سید عباس عراقچی وزیر خارجه دیدار و گفتگو کرد.
سفری که از چند روز گذشته، تاکنون، محور گمانهزنیها درخصوص کم و کیف پیام آمریکا به تهران از طریق میانجی قطری در بحبوحه تنشها در منطقه خاورمیانه بهویژه پس از شکست مذاکرات آتشبس در قاهره است.
محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر و وزیر امور خارجه قطر که ید طولایی در سفر به ایران دارد و بارها سفرهایش محل گمانهزنیها برای رد و بدل کردن پیامها بین ایران و آمریکا بوده، ظهر دیروز در تالار آیینه وزارت خارجه واقع در باغ ملی با سید عباس عراقچی وزیر خارجه تازه بر صندلی وزارت نشسته دیدار و گفتگو کرد.
آل ثانی همچنین عصر دیروز با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران نیز دیدار و گفتگو کرد. این سفر در شرایط خاص منطقهای، شکست مذاکرات آتشبس در قاهره و باز بودن پرونده پاسخ ایران و محور مقاومت به اسرائیل به دلیل اقدامات تروریستی در لبنان و تهران متمایز شناخته میشود.
سفر مذکور ساعاتی پس از آن صورت گرفت که تیمهای مذاکرهکننده آمریکایی، اسرائیلی، مصری و قطری در قاهره نتوانستند به توافق آتشبس در جنگ غزه دست پیدا کنند. یکی از اصلیترین دلایل شکست این مذاکرات اصرار نتانیاهو بر کنترل دو محور صلاح الدین و نتساریم و کنترل غزه پس از جنگ است.
از زاویه شکست این مذاکرات است که زمانبندی سفر شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی به تهران معنا پیدا میکند. از زمان ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در ۳۱ ژوئیه تاکنون، پاسخ جمهوری اسلامی ایران برای تنبیه اسرائیل روی میز بوده و نگرانیها از تشدید تنشها در منطقه و غلتیدن خاورمیانه به جنگ را میان بازیگران منطقهای و بینالمللی افزایش داده است.
قطر یکی از بازیگرانی است که به دلیل میزبانی از پایگاه مهم هوایی العدید آمریکا، همواره از تصاعد بحران در خلیجفارس نگرانی داشته و تلاش کرده تا با میانجیگری میان تهران و واشنگتن، ضمن تخفیف دادن اثرات تنش بر موقعیت پیرامونی خود، زمینه چانهزنی میان ایران و آمریکا را فراهم کند. جو بایدن سال ۲۰۲۲ قطر را به عنوان متحد اصلی غیرناتویی خود انتخاب کرد. مسالهای که باعث شد تا وزن و جایگاه قطر برای انتقال پیام به آمریکا مورد توجه بیشتر تهران قرار گیرد.
در مقاطع مختلف بهویژه پس از خروج ترامپ از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ و افزایش سطح تخاصم میان ایران و آمریکا، دوحه به کانال انتقال پیام تبدیل شده و حتی در چند مقطع شخص امیر قطر با سفر به تهران زمینه کاهش تنشها را فراهم کرد. این وساطت البته نتایج نسبتا مثبتی هم به دنبال داشت و بهویژه پس از میزبانی دوحه از مذاکرات احیای برجام در خرداد ۱۴۰۱، ایران و آمریکا توانستند به محدودسازی تنشها و تبادل زندانیان دست پیدا کنند.
مذاکراتی که البته بخشی از آن توسط عمان انجام شد، ولی در نهایت آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در بانکهای کرهجنوبی در حسابی تعریف شده در قطر نشست و از آن زمان تاکنون برای امور خاص مورد استفاده تهران قرار میگیرد. از زاویه چنین چارچوبی است که طرح دوباره میانجیگری قطر با سفر نخستوزیر و وزیر خارجه قطر به عنوان مرد شماره ۳ قطر با پیوست جنگ غزه و پاسخ ایران به اسرائیل به میان میآید.
اگر چه جایگاه قطر پس از ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و میزبانی از مقامات مذاکرهکننده حماس تا حدی تنزل پیدا کرده و همچنین پس از هفت اکتبر چند قانونگذار آمریکایی، دولت بایدن را تحت فشار قرار دادهاند تا با توجه به حمایت قطر از حماس، روابط واشنگتن با دوحه را کاهش دهد، اما قطر همچنان یکی از مهمترین متحدان آمریکا برای ارتباط با ایران و جنبش حماس است.
در این فضا با توجه به حضور محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نخست وزیر و وزیرخارجه قطر و ویلیام برنز رئیس سیا و از مقامات بلندپایه آمریکا در مذاکرات قاهره که سالها پیش یکی از اعضای هیات مذاکرهکننده ایالات متحده برای گفتگوهای منطقهای و سپس هستهای با ایران بود، انتقال پیام به ایران از طریق قطر امر بسیار محتملی است.
اما اینکه مقام قطری حامل چه پیامی از آمریکا به ایران است، طبیعتا با توجه به بن بست موجود چندان امر ویژهای محسوب نمیشود، چرا که پیغام و پسغامهای مبتنی بر لزوم خویشتنداری همواره میان طرفین وجود داشته و رد و بدل شده است، بلکه محتوا و ما به ازای این پیام در شرایط کنونی حائز اهمیت است.
آیا دولت بایدن در سه ماه باقی مانده تا انتخابات ۵ نوامبر به دنبال صرف مدیریت تنش با تهران است یا نه با توجه به شکست آتشبس قصد دارد یک گام فراتر نهد و زمینه محدودسازی تنشها را با یک امتیاز قابلتوجه به ایران بهویژه در موضوع هستهای فراهم کند؟ آیا افزایش بخت کامالا هریس نامزد نهایی دموکراتها در رقابت با دونالد ترامپ جمهوریخواه و پیشی گرفتن در نظرسنجیها باعث شده تا ارزیابی کاخ سفید این باشد که در مقطع کنونی میتوان زمینه مذاکرات احیای برجام با تهران بهصورت غیرمستقیم و با میزبانی دوحه را کلید و سپس آن را به پیروزی احتمالی هریس پیوند زد و در نهایت مذاکرات را برای رسیدن به یک توافق جدید تکمیل کرد؟ اگر این فرضیه محتمل باشد، اظهارات عراقچی در روزهای گذشته و تاکید بر مذاکرات رفع تحریمها و حتی طرح گزاره مذاکرات جدید و اینکه برجام در شرایط کنونی قابل احیا نیست میتواند این سناریو را تقویت کند.
همچنین این سناریو با پاسخ جمهوری اسلامی و تنبیه اسرائیل هم منافاتی ندارد، چرا که ایران وعده انتقام داده، اما تاکید کرده که به دنبال جنگ نیست؛ بنابراین ایران میتواند با یک پاسخ مدیریت شده؛ اما حساب شده، هم وعده خود را برای تنبیه اسرائیل عملی سازد و هم با تاکیدی که همواره بر مساله ثبات منطقهای و آمادگی برای گفتگو مطرح کرده، زمینه دور تازهای از مذاکرات رفع تحریمها را که دولت چهاردهم آن را شعار انتخاباتی خود همپا با خنثیسازی تحریمها قرار داده، فراهم کند.
ماموریت شیخ در تهران
شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر روز گذشته سفری به تهران داشت و با مسعود پزشکیان رئیس جمهور و سیدعباس عراقچی وزیر خارجه جدید ایران دیدار و رایزنی کرد. سفری که از نگاه حمید دهقانی، سفیر پیشین ایران در قطر بسیار مهم است.
دهقانی در توییتی نوشت در این سفر علاوه بر روابط دوجانبه، قطر در پرونده غزه و هستهای نقش ایفا میکند.
دهقانی در ادامه تاکید کرد که باید دید آمریکاییها چقدر حاضرند با مهار اسرائیل، منطقه را از پرتگاه جنگ دور کنند.
همزمان این سفر از نگاه واشنگتن نیز دور نماند و ریچارد گلدبرگ، مشاور ارشد اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی ها» (FDD) با اشاره به این سفر گفت: «قطر و ایران دیدگاه مشترکی در مورد حماس دارند. اگرچه جایگاه و موضع قطر نسبت به واشنگتن با ترور هنیه به میزان قابلتوجهی تضعیف شده، اما این احتمال مطرح است که آل ثانی اکنون پیامهایی را از طرف دولت بایدن به ایران منتقل کند و در عین حال گامهای بعدی را در قبال شریک استراتژیک خود در غزه با ایران طراحی کند.»
اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی ها» با اشاره به سفر شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست وزیر قطر به تهران نوشت: «خبر سفر مذکور پس از آن منتشر شد که تیمهای مذاکرهکننده آمریکایی، اسرائیلی، مصری و قطری در ۱۵ اوت در دوحه برای دور دیگری از مذاکرات آتشبس و حل موضوع گروگانها دور هم جمع شدند. حماس گروه مورد حمایت ایران اعلام کرد در این مذاکرات شرکت نمیکند، ولی روند مذاکرات را از طریق هیاتهای قطری و مصری دریافت کرده است. دور جدید گفتگوها در ۲۲ و ۲۳ اوت در قاهره برگزار شد.»
به نوشته اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها»، قطر از حماس که از سال ۲۰۰۷ در غزه مستقر شد، حمایت کرده است. از آن زمان، دوحه کمکهای سیاسی و مالی را به این گروه اسلامگرا ارائه میدهد به نحوی که گفته میشود حداقل ۱.۸ میلیارد دلار به دولت تحت مدیریت حماس در غزه تزریق کرده است.
با اینکه قطر از حماس حمایت میکند و فقط اسرائیل را مسوول حمله ۷ اکتبر حماس میداند، با موافقت ایالات متحده خود را به عنوان میانجی بین حماس و اسرائیل قرار داده است. علاوه بر تلاشهای دوحه در مساله آتش بس در غزه و کلا جلوگیری از وقوع یک جنگ گسترده در منطقه، نام قطر برای کشورمان به دلیل میانجیگریهایی که در پرونده هستهای ایران داشته نیز مطرح است.
از جمله در بحث تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا، قطر نقش برجستهای داشت و در آن مقطع پولهای بلوکهشده ایران به این کشور منتقل شد. دوحه پیشتر نیز بارها نقش میانجیگر را بین تهران و واشنگتن در روند مذاکرات لغو تحریمها و هستهی ایفا کرده است.
امروز سفر نخست وزیر قطر در شرایطی انجام میشود که دولت جدید در ایران روی کار آمده و برخی امیدها وجود دارد که شاید در دولت مسعود پزشکیان با سکانداری سیدعباس عراقچی بر وزارت خارجه، بتوان به توافقاتی در حوزه لغو تحریمها یا آتش بس در غزه دست یافت.
آخرین تلاشهای بایدن
رحمن قهرمانپور، پژوهشگر مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه قطر در دو مساله یکی مذاکرات غزه و جنگ اسرائیل و دیگر مذاکرات هستهای با آمریکا درگیر است، گفت دوحه در هر دو پرونده ایران نقش بازی میکند؛ هر چند این مسئله که نقش قطر در این موضوعات چیست، همچنان محل بررسی است.
به گفته قهرمانپور، طبیعتا این سفر در ارتباط با هر دو موضوع ذکر شده انجام گرفته است. زیرا به زمان برگزاری انتخابات در آمریکا نزدیک میشویم و قاعدتا برای دموکراتها هم آتش بس در غزه بسیار اهمیت دارد تا بتوانند در داخل رای عربهای مقیم آمریکا را به دست بیاورند و هم داشتن یک کانال یا مجرای ارتباطی با دولت جدید در ایران برایشان مهم است.
این کارشناس تاکید کرد: «واشنگتن احتمالا در پی آن بوده که پیامی به تهران ارسال کند و جواب آن را نیز دریافت کند. با توجه به اینکه در ایران کابینه به تازگی رای اعتماد را کسب کرده و مستقر شده، بنابراین حتما برای طرف آمریکایی نیز بسیار مهم است که نظر دولت جدید ایران در خصوص مذاکرات هستهای و نوع توافق احتمالی را بداند.»
قهرمانپور با مهم خواندن این سفر ادامه داد: «میدانیم که مذاکرات آتش بس درغزه در جریان است و دولت بایدن فشار میآورد تا اسرائیلیها آتش بس را بپذیرند.»
این کارشناس درباره اینکه ایران در قبال آتش بس غزه چه نقشی میتواند ایفا کند، تاکید کرد: «به هر حال ایران یک طرف بازی است یعنی هم به لحاظ سلبی و هم ایجابی. سلبی از این منظر که ایران میتواند به اقدامات اسرائیل واکنش نشان دهد و منطقه به نوعی دچار تنش شود. در بُعد ایجابی نیز اگر ایران واکنشی نشان دهد، تنش در منطقه فروکش خواهد کرد.»
کارشناس مسائل منطقه تشریح کرد: «اخبار متفاوتی درباره واکنش ایران به گوش رسیده است و یکی از گمانه زنیها نیز این بود که شاید ایران با برقراری آتش بس در غزه به اقدام اسرائیل در ترور اسماعیل هنیه جواب ندهد. البته مشخص نیست که این خبر تاچه حد مستند و معتبر است. اما نقش ایران در محور مقاومت و ارتباطش با این محور برای طرفهای غربی خیلی مهم است و مشاهده کرده ایم که طی روزهای گذشته مرتبا پیامهایی را به تهران ارسال کرده اند تا از طریق ایران بتوانند تنشها در منطقه را کنترل کنند.»
استفاده از ظرفیت تهران
محمد خواجویی، پژوهشگر مسائل منطقه درباره سفر وزیر خارجه قطر به تهران گفت: «این سفر در ادامه تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنش در منطقه است؛ به طور مشخص بعد از ترور فواد شُکر، فرمانده ارشد حزب الله و آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران شاهد نگرانی از افزایش تنشها و درگیریها و شکل گیری جنگ گسترده و فراگیرتر در منطقه هستیم.»
وی افزود: «به موازات این نگرانی ها، تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از این روند آغاز شده که نقطه آغاز آن، بیانیهای بود که چند روز بعد از ترور آقای هنیه منتشر شد؛ بیانیه سه کشور آمریکا، قطر و مصر با هدف اینکه دور جدیدی از مذاکرات آتشبس را در غزه کلید بزنند.»
به گفته خواجویی دور اول این مذاکرات اواخر مرداد ماه در دوحه برگزار شد و یک هفته بعد از آن نیز دور بعدی در قاهره برگزار شد.
این کارشناس درباره ارتباط این سفر با تحولات منطقه توضیح داد: «نوع واکنش و نوع سیاست تهران در شرایط کنونی میتواند بر روند رایزنیهای دیپلماتیک در ارتباط با کاهش تنش در منطقه بسیار تاثیرگذار باشد. ایران اعلام کرده که پاسخ به ترور آقای هنیه حتمی خواهد بود؛ بنابراین تلاشهای دیپلماتیکی که در این زمینه انجام میشود، قطعا باید با همراهی تهران باشد.»
وی افزود: «نوع اقداماتی که ایران در این فاصله انجام میدهد، میتواند روی موفقیت یا ناکامی این مذاکرات تاثیر بسزایی داشته باشد. این درست است که ایران در این مذاکرات حضور ندارد، اما نوع رفتار ایران بسیار مهم است.»
خواجویی با اشاره به اینکه قطعا این سفر با هماهنگی طرف آمریکایی انجام شده، گفت: «چهبسا وزیر خارجه قطر حامل پیامی از طرف آمریکاییها بوده باشد مبنی بر اینکه ایران در این فاصله دست به اقدامی نزند که تمامی این روند دیپلماتیک جاری شکست بخورد. همچنین میخواهند از ظرفیت ایران به عنوان رهبر محور مقاومت استفاده کنند. زیرا یک پایه تنشهای فعلی، این محور است و نوع رفتارهایی که خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر اهمیت این سفر از جنبه دیگر این است که مذاکرات آتش بس در قاهره و به طور کلی مذاکرات آتش بسی که از یکی دو هفته پیش شروع شده، روند بسیار کُندی دارد و حتی بعضا با بن بست روبهرو میشود. این روند، نشان از دشواری شرایط و اصرار طرفین بر مواضع خودشان دارد.»
این کارشناس تشریح کرد که در چنین شرایطی که فضا بسیار شکننده است، ایران و نوع رفتارهای آن میتواند در رابطه با اینکه این روند دیپلماتیک کاملا به شکست نینجامد، اثرگذار باشد.
به گفته خواجویی، موفقیت این روند آتش بس برای ایران هم میتواند بسیار مهم باشد؛ چرا که سیاست رسمی ایران پرهیز از ورود به جنگ مستقیم است و هرچقدر که روندهای دیپلماتیک موفق شود، برای ایران هم خوب خواهد شد. چون اگر جنگ ابعاد گستردهای پیدا کند، به ضرر ایران خواهد بود.
وی ادامه داد: «با وجود این افزایش تنش در منطقه شرایط را به گونهای رقم زده که بهرغم میل بازیگران در مواردی این چرخه کنش و واکنش ممکن است سرعت بگیرد و تبدیل به یک درگیری گسترده شود.»
این کارشناس معتقد است که هدف رایزنیهای دیپلماتیک این است که جلوی این چرخه را بگیرند و در شرایطی که نگرانی از افزایش درگیری در منطقه شکل گرفته، روند دیپلماتیک مانع از این شرایط شود.
خواجویی تاکید کرد: «به باور من رفتارهای ایران بعد از ترور آقای هنیه بسیار محتاطانه است؛ به این جهت که به هر حال ورود ایران به این چرخه میتواند آسیب زا باشد و طبیعتا میتواند ما را وارد شرایطی کند که چشم انداز روشنی ندارد.»
این کارشناس مسائل منطقه در نهایت گفت: «بنابراین به نظر من، سفر وزیر خارجه قطر به تهران از این جهت مهم است که میخواهند ایران را ترغیب بکنند تا همچنان این احتیاط و طمأنینه را در رفتار خود حفظ کند تا امیدواری نسبت به روند دیپلماتیک همچنان وجود داشته باشد و توقفهای مقطعی باعث این نشود که یک ناامیدی محض حاکم شود و این روند را به طور کلی از بین ببرد.»
خواجویی تاکید کرد که به نظر من ایران هم همراهی با روند دیپلماتیک را اجابت خواهد کرد، زیرا این روند را به نفع خود میداند و ایران نیز بارها اعلام کرده که مایل به گستردهتر شدن جنگ نیست.