به گزارش سایت خبری مدارا: نامه نیوز نوشت: سقوط بشار اسد ابهامهای زیادی را درباره حکومت آینده به وجود آورده است. اینکه آیا قرار است در این کشور حکومتی با محوریت گروه تحریر شام ایجاد شود یا گروههای دیگر مخالف بشار اسد هم میتوانند سهمی از قدرت داشته باشند؟ اینکه آیا شاهد درگیریهایی میان گروههای موجود در سوریه خواهیم بود؟ و البته نسبت ایران با حکومتی که در این کشور برپا خواهد شد، چگونه میشود؟
سیدجلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره این موضوع گفت: «از گذشته همواره یک نقد وجود داشت؛ آنکه باید در ارتباط با سوریه با ملاحظه بیشتری رفتار میشد که چنین نشد. به نظر میرسید که باید همزمان با کمک به سوریه به اوضاع داخلی هم سروسامان داده میشد تا رضایت عمومی داخلی هم کسب شود؛ کاری که چین انجام داد. چین توانست با توسعه اقتصادیاش بیش از یک میلیارد انسان را تأمین کند و از نظر اقتصادی جهان را به تسخیر خود درآورد و بیش از پنجاه درصد مردمش را از فقر نجات دهد. دولت چین زیرساختهای فراوانی ایجاد کرد، تکنولوژیاش را به گسترش داد، راه و جاده ساخت و از همه اینها مهمتر تولیدش را در سطح جهانی به شدت بالا برد و به تبع تولید، اشتغال بسیاری را به وجود آورد. در پی چنین شرایطی مردمش راضی شدند و وجهه بینالمللی خوبی هم برای خود پدید آورد. آمریکا چین را یک تهدید بزرگ برای خود میبیند اما در عمل کاری نمیتواند بکند زیرا چین میگوید با کسی دعوا ندارم و کار خودم را میکنم و با همین تمرکز بر اقتصاد خود اکنون بازارهای آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکا را تسخیر کرده است. ایران هم باید با چنین مدلی پیش میرفت تا میتوانست در ابتدا به اوضاع داخلی سامان دهد».
او ادامه داد: «واقعیت این است که از نظر رصد اطلاعاتی هم ضعیف عمل شد. اسرائیل توانست از همین ضعف ما استفاده کند و دست به ترور در داخل ایران بزند که یکی از مهمترینهایش ترور اسماعیل هنیه چند ساعت بعد از تحلیف رئیسجمهور ایران بود و در حتی نفوذ در کشور داشته باشد و در بیرون از ایران هم ضرباتی را به محور مقاومت بزند؛ از جمله به شهادترساندن سید حسن نصرالله، هاشم صفیالدین و یحیی سنوار یا انفجار پیجرها. این شرایط، اوضاع سختی را به وجود آورد و در ادامه هم در شرایط آتشبس اسرائیل با لبنان عملیات تسخیر سوریه در دستور کار قرار گرفت. دقیق مشخص نیست که سقوط اسد در هماهنگی ترکیه با اسرائیل رخ داد یا نه اما این اتفاق رخ داد. هرچند گفته میشود که روسیه با غرب بر سر سوریه توافقهایی هم داشته است؛ به نحوی که پیش از آمدن ترامپ برای آنکه جنگ اوکراین به صلح یا آتشبس موقت برسد روسیه از حمایت از دولت اسد دست بکشد و از آن سو هم برخی استانهایی که روسیه از اوکراین در اختیار دارد، در دستش بماند و اوکراین هم عضو ناتو نشود تا جنگ اوکراین به طور دائم یا موقت پایان یابد».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «جولانی هم به نوعی به اسرائیل پیام دوستی داده است. با ترکیه هم ارتباط خوبی دارد. اسرائیل هم در این میان احتمالا آتشبس نیمبندش با حزبالله را برهم بزند و حالا که دسترسی ایران به لبنان عملا بسته شده و امکان کمک ایران به حزبالله وجود ندارد، بقیه امکانات حزبالله را از بین ببرد. در سوریه هم جولانی تا اینجای کار سعی کرده است که فضایی ایجاد کند که به تأسیسات دولتی لطمه وارد نشود و هیئت تحریر شام با ارتش آزاد سوریه همپیمان است و همه اینها تا اینجای کار قول دادهاند به حرمهای مقدس شیعیان لطمه وارد نشود و در مسئله حجاب اِعمال نظر نکنند و وعدههایی از این دست که تا کنون به آنها پایبند بودهاند اما گروههای مختلف در سوریه درباره شیوه حکومت آینده این کشور نظرهای مختلفی دارند و باید دید تحریر شام که گروهی ایدئولوژیک است و ریشههایش در القاعده است میتواند با ارتش آزاد سوریه که گرایشهای سکولار دارد، کنار بیاید یا خیر. از آن سمت هم کردها میخواهند استقلال داشته باشند. آنها خواهان شرایطی شبیه به اقلیم کردستان عراق هستند که ترکیه با چنین وضعیتی مخالف است و با کردها در جنگ است. همه این شرایط باعث شده است که این پرسش به وجود آید که آیا در سوریه وحدت سیاسی حفظ میشود یا درگیریهایی به وجود میآید».
ساداتیان در پایان گفت: «مسئله دیگر آن است که باید صبر کرد و دید که جریان مقاومت چه قدر میتواند در سوریه ادامه داشته باشد. این موضوع مبهم است زیرا جولانی در اولین سخنرانیاش حرفهایی زد که مشخص شد تفاوتهای اعتقادی زیادی میان آنها با ایران وجود دارد. حالا باید دید که ایران میتواند با سوریه جدید کنار بیاید یا خیر».