به گزارش سایت خبری مدارا: سیدمحمدعلی ایازی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، درگفتگویی به لایحه حجاب و رفتار برخی تندروها در تصویب قهری این لایحه پرداخته است.
به گزارش جماران، مشروح گفت و گوی با سید محمدعلی ایازی در پی میآید:
سال نو و عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم و آرزوی قبولی طاعات و عبادات حضرتعالی را دارم. مستحضرید که این روزها بحث افراطگرایی به خیابانها نیز کشیده شده است. در سالهای اخیر، موضوعاتی مانند اصرار یک اقلیت افراطی بر اجرای قانون عفاف و حجاب، علیرغم نظرات مسئولان نظام و نهادهای عالی، همواره با پافشاری و سختگیریهایی در حوزههای مختلف، از زندگی شخصی مردم گرفته تا مسائل سیاسی، مطرح بوده است. سؤال اینجاست که از دیدگاه حضرتعالی، سختگیری و افراطگرایی چه نسبتی با عقلانیت دینی و سیره امام خمینی (ره) دارد؟
یکی از مهمترین مباحثی که در این ایام بیشتر مطرح میشود، مسأله قانون حجاب است. در این خصوص، ابتدا عرض کنم که حجاب بهعنوان یکی از شعائر دینی و دستورات قرآنی، امری بدیهی و مسلم است. در این زمینه، تردیدی وجود ندارد. حتی در کشورهای غربی نیز هنگامی که زنان مسلمان باحجاب ظاهر میشوند، این پوشش نشانهای از هویت دینی و اسلامی آنان تلقی میشود. در ایران نیز این مسئله به همین صورت مطرح است.
اما نکته مهم و قابل تأمل در حکم حجاب این است که قرآن کریم در سورههای نور، بهصراحت به مسأله حجاب در خطاب به مؤمنان پرداخته است؛ و پیش از حکم حجاب مسئله ممنوعیت چشم چرانی و غص بصر را طرح کرده است. در سوره احزاب میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ…» که در این آیه، باز خطاب به زنان مؤمنین است. همچنین، در این آیه ۵۹ فلسفه حکم حجاب را بیان میفرماید: «ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» که در اینجا، فلسفه حجاب را در کرامت زن، حفظ هویت و شخصیت او، و پیشگیری از اذیت و آزار مطرح میکند.
حال، مسألهای که امروز مورد بحث است، دو جریان فکری معتقد به حجاب است. یک گروه اقلیت و دیگری گروه اکثریت دینی، که هر دو، حجاب را به عنوان یک وظیفه اسلامی قبول دارند. اما نقطه اختلاف این است که برخی افراد اصطلاحی به نام «عفت عمومی» را مطرح کردهاند، درحالیکه چنین مفهومی هیچ مبنای مشخصی ندارد.
نکته مهم این است که اگر امروز این میزان اصرار و فشار بر حجاب، بهعنوان یک مسأله هویتی و تمدنی، اعمال شود، آیا این امر با روشهای قهری و سختگیریهای شدید تحقق خواهد یافت؟ عقلانیت حکم میکند که طی این سالهای طولانی، هرچه فشارها و سختگیریها در باره حجاب بیشتر شده، نتیجه عکس داده است و وضعیت را بدتر کرده است، نه بهتر. تمامی فقهای ما که به قانون امربهمعروف و نهیازمنکر استناد میکنند، شرط اساسی آن را تأثیرگذاری دانستهاند. یعنی این فریضه، برفرض که در باره حجاب صادق باشد، تنها زمانی باید اجرا شود که اثر مثبت و کارآمد داشته باشد.
به نظر میرسد اگر با عقلانیت به این مسئله نگاه شود، روشی که در پیش گرفته شده، نهتنها نتیجه مطلوبی به همراه نداشته، بلکه نتیجهای معکوس ایجاد کرده است. در چنین شرایطی، طبیعتاً افراد افراطی نیز ناگزیر خواهند شد که از این روشهای خلاف شرع و خشونت آمیز دست بردارند.
خواهش من از این گروه – اگر در مسائل دینی صادق هستند و نیت خیر دارند- این است که بیشتر در این زمینه تأمل کنند و کسانی که دغدغه دین و معنویت را در جامعه دارند، به این مسأله اساسی شرط تأثیرگذاری توجه کنند. برخی ممکن است به دلایل غیردینی بر اجرای قانون حجاب اصرار داشته باشند که محل بحث ما نیست، اما بسیاری از افراد از روی انگیزههای دینی بر این امر تأکید میکنند. لازم است این افراد بیندیشند که آیا این روش، واقعاً مفید و مؤثر خواهد بود؟ در گذشته این شیوهها مفید بوده است؟
سالهای سال است که این رویکرد اعمال شده، اما آیا نتیجهای مثبت در پی داشته است؟ قرآن کریم خطاب به مؤمنان، آنان را به رعایت حجاب دعوت میکند، اما اگر در جامعه گروهی به این امر پایبند باشند و گروهی دیگر نه چه اشکالی دارد؟ در جامعه وقتی مسئله فلسفه حجاب عفت عمومی نیست و حق انتخاب افراد مطرح است، باید بدانند که تحمیل حجاب بهزور ممکن نیست و چنین رویکردی باعث خواهد شد که حتی افراد متدین و مذهبی نیز از رفتارهای خشن و سختگیرانه ناراحت شوند و واکنش نشان دهند. باید مصلحت این افراد را نیز در نظر گرفت و از دوقطبیسازی جامعه پرهیز کرد.
در عصر پیامبر (ص) و ائمه (ع)، همواره دو گروه در جامعه حضور داشتند؛ گروهی که خود را ملتزم به حجاب میدانستند و گروهی دیگر، از جمله اهل کتاب، زنان برده و برخی افراد دیگر که به حجاب پایبند نبودند. در آن دوران، نه پیامبر (ص) و نه ائمه (ع)، هیچگونه اصراری بر اجبار حجاب نداشتند و حکومتهای اسلامی نیز بر این امر پافشاری بیجهت نمیکردند.
عدم التزام برخی افراد به حجاب، هیچ تأثیر منفیای بر اخلاق عمومی جامعه نداشت که امروز برخی بر این باورند که باید با سختگیری و برخوردهای قهری با این مسأله مواجه شد. اینگونه اقدامات که فاقد منطق دینی و عقلانی هستند، در نهایت منجر به ایجاد نوعی تقابل و رویارویی میشوند. من این روزها شاهد هستم کسانی برای این که بخواهند قانون حجاب را با فشار اجرائی کنند زنانی را به خیابان بریزند تا مؤمنان را تحریک کنند. چنانکه در سال در اوائل انقلاب چنین کاری توسط گروهی انجام شد و در سال ۷۶ برای تخریب شخصیت رهبران اصلاحات با کارناوالی انجام شد. امروز هم کسانی از باب این که هدف وسیله را توجیه میکند دست به هر وسیله کثیفی برای مقاصد خود بزنند چنانکه از تهمت و دروغ ابائی ندارند.
مکتب تشیع، اهلبیت (ع) و قرآن کریم، همواره بر عقلانیت، تعقل و خردورزی تأکید داشتهاند؛ بنابراین، لازم است که مسئولان و تصمیمگیران اندکی تأمل کنند و ببینند که آیا این روشها کارآمدی دارند و نتیجه مطلوبی به همراه دارند یا خیر؟
بنابراین، اگر باوجود آگاهی از بیاثربودن این برخوردها، همچنان بر این روشها اصرار ورزیده شود و روزبهروز وضعیت را بدتر کند، این نگرانی به وجود میآید که شاید برخی افراد، آگاهانه یا ناآگاهانه، در حال خیانت به دین هستند. بهجای کمک به دین و ارزشهای دینی، ممکن است این سختگیریها منجر به ایجاد تنفر از دین شود که این مسئله، خطری جدی خواهد بود.
متأسفانه، برخی نیز معتقدند که عدهای از این افراد، بهصورت سازمانیافته و با دریافت پول، حتی با اهداف دیگری به جز مسأله حجاب به اقدامات تحریکآمیز و اعتراضات خیابانی دست میزنند. برخی از رفتارهای آنان نیز نشان میدهد که این اقدامات تصادفی و خودجوش نیست، بلکه بهصورت برنامهریزیشده و سازمان یافته صورت میگیرد.
نکته مهمتر این است که در شرایطی که کشور با خطرات جنگ و بحرانهای بینالمللی مواجه است، تمام سرمایهها و توجهات نباید صرف چنین موضوعاتی شود. غفلت از مسائل اصلی و بنیادین کشور، یکی دیگر از چالشهایی است که در این زمینه وجود دارد.
سؤال پایانی ما این است که نظام اسلامی در برابر تندرویهایی که تحت عنوان دین و شریعت صورت میگیرد، چگونه باید رفتار کند؟
به نظر بنده، این مسأله جای تأمل دارد که چرا برخی افراد اجازه اعتراض و راهپیمایی پیدا نمیکنند، درحالیکه گروهی دیگر آزادانه در مقابل مجلس تحصن کرده و حتی در خیابانها به اقدامات مختلفی همچون توزیع غذا، ایجاد درگیری با موتورسواران و سایر رفتارهای مشابه دست میزنند.
در چنین شرایطی، جای این پرسش وجود دارد که وزارت کشور و نیروهای انتظامی کجا هستند و چرا در برابر اینگونه رفتارها واکنشی نشان نمیدهند؟ آیا قانون میتواند دوگانه باشد؛ به این معنا که در یکسو، اجرای آن نادیده گرفته شود، اما در سوی دیگر، با شدت و سختگیری اجرا گردد؟
همچنین، نباید اجازه داده شود که برخی با ایجاد فضای رسانهای و شانتاژ، جو عمومی جامعه را به سمتوسوی خاصی سوق دهند، بدون آنکه در برابر این جریانها ایستادگی و مقابلهای صورت گیرد. نظام اسلامی، اگر بر پایه عدالت و عقلانیت عمل کند، باید در برابر هرگونه تندروی، صرفنظر از اینکه از کدام جریان نشئت میگیرد، موضعی منطقی و قاطع اتخاذ کند.
بسیار سپاسگزاریم. اگر نکتهای باقیمانده، بهعنوان حسنختام بفرمایید.
له نکته اصلی که میخواهم بر آن تأکید کنم این است که امروز باید همبستگی اجتماعی جامعه را حفظ کنیم تا مردم بتوانند یکپارچه در برابر خطراتی که کشور را تهدید میکند، ایستادگی کنند.
مرحوم امام خمینی (ره) در یازده مورد از سخنرانیهای خود به این مسأله ظلم به مردم اشاره کردهاند. ایشان ماجرای حمله متفقین به ایران را یادآوری میکنند؛ زمانی که بهجای اینکه مردم در برابر نیروهای متجاوز مقاومت کنند، به دلیل ظلمهایی که رضاشاه بر آنان روا داشته بود، از ورود آنان با نقلونبات استقبال کردند. بعدها متوجه شدند که چه اشتباهی مرتکب شدهاند. امام خمینی (ره) تأکید میکنند که این خطر برای ما نیز وجود دارد.
اگر مسئولان ظلم کنند و موجب آزار و اذیت مردم شوند، ممکن است همان اتفاق رخ دهد. امام در سخنرانیهایشان هشدار میدهند که مبادا مسئولان کاری کنند که مردم بگویند ما دیگر روحانیت را نمیخواهیم، ما دیگر پاسداران را نمیخواهیم. بنده در مقالهای با عنوان عبرت از تاریخ این موارد را بهتفصیل نشان داده و اهداف این سخن امام را بررسی کردهام و نشان دادهام که امام خمینی (ره) تا چه اندازه نسبت به این مسئله رویگردانی مردم از حکومت نگران بودند.
نباید شرایط بهگونهای پیش رود که مردم، بهجای ایستادگی در برابر دشمنان خارجی، از آنان استقبال کنند. این موضوع امروز نیز خطری جدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
یعنی در واقع شما هیچ ردپایی از این نوع افراطیگری و تندروی نه در شریعت و نه در اندیشه امام خمینی (ره) مشاهده نمیکنید؟
خیر، دقیقاً همینطور است. ببینید، مراجع و علمای زیادی صراحتاً اعلام کردهاند که این کار استفاده از زور برای حجاب اشتباه است و نباید انجام شود. بسیاری از مراجع، در ملاقات با مسئولین این موضوع را به آنها تذکر دادهاند. همچنین، علمای متعددی، حتی از حوزه علمیه نجف، در این باره هشدار دادهاند.
حال، این افراد که چنین اقداماتی انجام میدهند، پیرو چه کسی هستند که اینگونه رفتار میکنند؟ مسأله اینجاست که این لایحهای که در مجلس مطرح شده، نهتنها در صحن علنی به بحث گذاشته نشده، است. از نظر قانونی و شرعی، ایرادات اساسی و جدی به آن وارد است. درحالیکه اعتبار و پشتوانه مردمی هم ندارند.
وقتی رئیسجمهور اعلام میکند که قصد اجرای این مصوبه را ندارد، وقتی مسئولان نظام اجرای آن را به مصلحت نمیدانند و هنگامی که مراجع و علما این روش را نمیپذیرند، پس دلیل اینهمه هیاهو و جنجال چیست؟